تاریخ : یکشنبه, ۱۹ اسفند , ۱۴۰۳ Sunday, 9 March , 2025
0

چرا «لغزش» عادتم شده است؟

  • کد خبر : 72765
  • 16 اسفند 1403 - 10:30
چرا «لغزش» عادتم شده است؟
چرا این همه میلم مرا به نافرمانی سوق می‌دهد؟ کجای حرکتم به بی‌راهه رفت که تحملم در برابر وسوسه شیطان کم شد. آیا من جَری شده‌ام؟! نه. نمی‌توانم بپذیرم. جَری بودم، راضی به توبه نمی‌شدم....

«صبح من» با دلنوشته‌ها: چقدر نسیان من انسان زیاد است. هر روز باید توبه کنم، باز بلغزم و دوباره.
نیاز توبه‌ام به هر لحظه رسیده است.
هنوز استغفار بر لبم جاریست که خطای بعدی سر باز می‌کند.

چرا این همه میلم مرا به نافرمانی سوق می‌دهد؟ کجای حرکتم به بی‌راهه رفت که تحملم در برابر وسوسه شیطان کم شد. هر چه فکر می‌کنم پاسخی نمی‌یابم.
آیا من جَری شده‌ام؟! نه. نمی‌توانم بپذیرم. جَری بودم، راضی به توبه نمی‌شدم.

من خدا را دوست دارم اما زنجیر خطا به پایم وصل است. من خدا را دوست دارم اما نمی‌دانم چرا لغزش عادتم شد.
خوب که می‌اندیشم جواب این معما را می‌یابم.

خدا را دوست دارم اما او را نمی‌بینم.
آری این ندیدن مرا به توبه‌های بی‌شمار و بی‌سود می‌کشاند.

الها تو که در هر زمان و مکان هستی چرا فراموشت می‌کنم؟ چرا غیر در نظرم مجسم می‌شود اما تو…
از اینکه خطایم را بنده‌ات بداند شرم دارم ولی به هنگام خطا تو در نظرم نمی‌آیی.

توّاب، توبه‌ام را هر بار می‌پذیری با این وجودی که می‌دانی بعد از توبه هم خطا می‌کنم، ولی باز مهلت می‌دهی.
این لطف بی‌حد و مرزت مرا به شگفتی می‌اندازد‌.

سِرِّ روزه چیست که حتی تو را در خلوتگاهم می‌بینم و روزه‌ام را نمی‌شکنم؟
سِرِّ نماز چیست که بدون نیاز به مراقبت از نسیان، آن را می‌خوانم.

درست است قبول دارم نه نمازم نماز عبدگونه است و نه روزه‌ام؛ اما به هر زحمت و فشاری هر رو ادا می‌کنم نه قضا‌.
چرا بابت دیگر اوامر الهی اینگونه نیستم؟چرا هر بار در هر موقعیت باید بانگی، ندایی، مرا به سمت راه بکشاند تا از بی‌راهه نجات یابم.

ای کاش از کودکی کسی بود تا به من آموزش دهد تمام اوامر الهی زمان دارند. زمانی برای ادا و زمانی برای قضا.
اگر غیبت در نظرت آمد بدان که افسار نفست را باید بکشی و این بر تو ادا و واجب است. اگر لگام نفس را برهانی و غیبت بر زبان جاری شود، باید قضا کنی. آری باید بروی و از فرد حلالیت بطلبی.

اگر دروغ در نظرت مجسم شد، قفل دهان را به لبت بزن که این زمان ادا است و اگر دروغ بر لبت جاری شد قضا کن…

اگر به تمام اوامر حق اینگونه بنگریم یعنی همه آن‌ها وقت ادا و قضا داشته باشند، می‌شود همان نماز و روزه. دیگر از ترس قضا شدن نفس را رام می‌کنیم.

بارالها، ای تواب و رحیم، ای مهربان‌تر از مادر، ای‌ جبار، من به نیت جبران گذشته وارد رمضان شدم، دستم را بگیر که نفس سرکشم رام شود. نفسم جولان می‌دهد، از این شرایط خسته شده‌ام. عزیز و عزیز و عزیز افسار نفسم را بگیر من فقط تو را می‌خواهم.

دلنوشته‌های پیشین:

مجله‌ی خبری «صبح من» آماده است تا دلنوشته‌ی شما دوستان عزیز را بررسی و با نام شما در سایت، درج کند.

💠 کانال «صبح من» در بله  💠 کانال «صبح من» در ایتا  💠 کانال «صبح من» در واتساپ

لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=72765
  • نویسنده : زهرا ظاهری
  • 15 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.