«صبح من» با دلنوشتهها: روزهام تنها گرسنگی و تشنگی است. این روزه واقعی نیست. خوب میدانم.
روزه واقعی را حسین (علیه السلام) در روز عاشورا ترسیم کرد. از تشنگی و گرسنگی تا گذشتن از برادر، فرزند، پسر برادر، یار، عیال و گذشتن از همه چیز. حتی از خود هم گذشت تا به دیدار معشوق شتافت.
روزه یعنی عبور از علایق تا برای معبود خالص شوی. خلوص سید الشهدا ناب ناب بود و شبیه نداشته و نخواهد داشت. در معشوق ذوب شد و توانست صفت بلاشبیه پیدا کند.
آیا من حاضرم از خطایم بگذرم؟ آیا در خود میبینم که روزی برای رضای الهی دیگر دروغ نگویم؟ بگذرم از عادت اشتباه؟
مرحبا بر طاقت نفسم برای گرسنگی و تشنگی اما اینها از ظواهر روزهاند. باید گذشت. از هر چه تعلق خاطر داری. وابستگیها را از خود بَرکنی تا وارسته شوی. بر موج معشوق سوار شوی و تلاطمها به چشمت نیاید.
چشمهایم را میبندم. فقط تصور کافی است. از اول اول. اگر جای حسین بودم اصلا حج را نیمه رها میکردم؟ باشد قبول رها میکردم. اما به کربلا که رسیدم همانجا میماندم یا با حُر به قصر یزید برای بیعت میرفتم؟ بعد از آن چه، شهادت تک تک دردانههای حیاتم را به نظاره مینشستم یا تحملم طاق میشد؟ حتی تا آخرین لحظه که آن بشر ملعون بر بالای جسم نیمه جان حضرت فرمان حمله به خیام را صادر کرد، آنجا چه میگفتم. نه هر چه فکر میکنم من برای آن موقعیت و مکان و زمان نبودم و نمیتوانم باشم. من به زمین تعلق خاطر دارم. روح من پرواز را از یاد برده است.
این ماه برای کندن متعلقات است. باید از هر بندی خود را رها کرد. بسم الله… هر چه خیر و رزق معنویست در این ماه به وفور فراوان است. در این ماه خداوند هم میگذرد. آری گذشتن از خطای بنده. شب قدر برای ما نامعلوم است که بتوانیم سه شب برای توبه سبحانک یا لا اله بخوانین تا از جهنم و دوزخ رهایی یابیم. آری همه شبها میتواند شب قدر باشد اما این سه شب نگاه ویژه دارد. خداوند هم از خطای بنده میگذرد به شرط توبه نصوح.
ماه گذشت است و گذشت است و گذشت. بگذر از هر چه تو را به زمین بیشتر میچسباند. بگذر از هر چه تو را برای رسیدن به معشوق معطل میکند. این دنیای فانی در نظر خلق حق نباید جز مسیری برای رسیدن به لقاءالله باشد. همه چیز برای رسیدن به یک هدف هر چه انتخاب کنی باید تو را به مقصد برساند وگرنه در دو دنیا باختهایم.
از دانستن تعلقات همین بس که به این بیاندشیم اگر ملک الموت آمد برای قبض روح در آن لحظه به چه میاندیشیم؟ پاسخ این پرسش نشان میدهد که چقدر سنگین شدهایم.
ای انیس و مونس، ای دست گیر؛ دست مرا از این منجلاب دنیا برهان، ای یاور بی مانند مرا تا خود مقصد همراهی کن. ای تمام هستی و جان حسین مرا به کشتی نجات حضرت برسان.
دلنوشتههای پیشین: