تاریخ : سه شنبه, ۱۲ فروردین , ۱۴۰۴ Tuesday, 1 April , 2025

مطالب مذهبی | صفحه ۱۴ از ۱۴ | مجله خبری صبح من

13اسفند
شهزاده‌ای که دلاورانه به عرش رسید

شهزاده‌ای که دلاورانه به عرش رسید

حضرت علی اکبر (ع)، از امام حسین(ع) و دین اسلام دفاع کردند و رجزخوانی ها، ادب، تواضع و دینداری داشته اند و وقتی اباعبدالله الحسین(ع)، این فرزند رشید خود را به میدان فرستادند، یک آیه قرآن، پشت سر ایشان خواندند و ...

27بهمن
آستانه تحمل شما تا کجاست؟
به بهانه سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع)؛

آستانه تحمل شما تا کجاست؟

اگر شیعه امام هفتم هستیم، باید بالا بردن آستانه تحمل و کظم غیظ را از امام کاظم (ع) بیاموزیم که آن حضرت حتی با کسی که کینه او را در دل داشت، مهربانی کرد و در نهایت با بذل مال و اخلاق کریمانه خود، دشمنش را شرمنده کرد.

17بهمن
نگاهی کوتاه به زندگی عقیله بنی هاشم

نگاهی کوتاه به زندگی عقیله بنی هاشم

حضرت زینب کبری (س) سومین فرزند حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) است که دو سال بعد از ولادت امام حسین (ع)، در روز ۵ جمادی‌الاول سال ششم هجری قمری در در محلّه بنی‌هاشم شهر مدینه به دنیا آمد. در برخی منابع سال تولد ایشان پنجم هجری قمری ذکر شده است. بر اساس روایات متعدد، نام حضرت زینب (س) توسط پیامبر اسلام (ص) انتخاب شده است. البته گفته شده است که جبرئیل از سوی خداوند متعال این نام را به پیامبر (ص) رسانده است. زینب به معنای «درخت نیکو منظر و خوشبو» یا «افتخار و زینت پدر» است.

15بهمن
(ویدئو) با احترام؛ بابا سلام

(ویدئو) با احترام؛ بابا سلام

دهه نودی‌ها امروز همزمان با ولادت حضرت علی (ع) سرودی با عنوان «بابا سلام» را همخوانی کردند.

06بهمن
همه چیز درباره‌ی «شب آرزوها» و اعمال آن

همه چیز درباره‌ی «شب آرزوها» و اعمال آن

در واقع لیله الرغائب ضیافتی برای خواستن بهترین‌هاست و او که بخشنده‌ترین بخشندگان است، کرمش هیچ گاه توقف پذیر نبوده و نخواهد بود.

03بهمن
دلنوشته: خدایا شکرت، امشب هم به خیر گذشت!

دلنوشته: خدایا شکرت، امشب هم به خیر گذشت!

حاج آقا تو رو خدا مثل این آخوندا حرف نزن اصلا حوصله ندارم. کلیشه‌ای، شعاری. بیا تو بین جمعیت. از اون بالا همه چی رو نبین. هر چی تونستی جمع کردی زن و بچه ت باهاتن. معلوم نیست چند تا نوه داری؟ دلت خوشه... .

25دی
روزنه‌های نور در تاریکی؛ چشم‌ها را باید شست

روزنه‌های نور در تاریکی؛ چشم‌ها را باید شست

نان به دست مردی به خانه برده شد تا دگربار با گرمی وجود خانواده همیشه گرم و تازه بماند. فرزندی با باز شدن درِ خانه به آغوش همیشه گرم مادر دعوت شد تا بار دیگر از اعماق وجودش، سراسر احساس خود را با عبارت «سلام عزیزم» به اشتراک بگذارد ...