مجلهی خبری «صبح من»: وقتی دنیای شما از هم پاشید، زندگی را دوباره کنار هم قرار دهید. «ریچل هالیس» در پیشگفتار کتاب «هنوز آینده را ندیدم» مینویسد: «تصمیم گرفتم این کتاب را بنویسم چون تاکنون چندین بار از بحرانها و اندوه، جان سالم به در بردهام و باور دارم آنچه میدانم، بسیار مهم است و باید با دیگران به اشتراک بگذارم. او این کتاب را برای کسانی نوشته است که شکست خورده و ناامید شدهاند. ریچل در این بخش به این موضوع خواهد پرداخت که اجازه ندهید مشکلات، شما را به زمین بزنند.
هنگام هرج و مرج، زمانی برای حیرت وجود ندارد؛ حتی زمانی برای نگرانی نسبت به رویدادهای بعدی هم وجود ندارد. رویدادهای بعدی چه اهمیتی دارند؟ ما که تلاش میکنیم در لحظهی حال زنده بمانیم، رویدادهای طولانیتر از امروز، برای ما دوردست و غیرواقعی هستند به همین دلیل است که حتی آنها را نمیآزماییم.
پیشتر نیز در این واقعیت معلق بودهام اما این بار به انتخاب خودم، بدون ترس و واهمه، به راه ادامه میدهم و به انتخاب خودم، در اندوه، رها میشوم. به خوبی میدانم که همهی ما این مسیر را به سلامت طی میکنیم چون این هم یکی از بخشهای دشوار بقاست.
شما میدانید که فقط بیدار شدنهای روزانه از خواب شبانه به این مفهوم نیست که هیچ بهایی برای ادامهی راه نمیپردازید.
این همان داستانی است که چشمانم در آن روز تعریف کردند؛ چشمانم میدانستند که دوباره حال خوبی خواهم داشت اما تاریخچهی زندگی که در چشمانم مشاهده کردم، به من میگفت که پایان خوب این ماجرا، بستگی زیادی به تلاشهای زمان حال دارد.
گاهی اوقات، درد و رنج فراوان را میپذیرفتم چون قدرت زیادی در پذیرش امواج اندوه وجود دارد. هر زمان که احساسات منفی به طور ناگهانی همچون حباب و با یک حقیقت تلخ بر روی سطح زندگی من ظاهر شدند و میدانستم که آنها در خدمت من نیستند بلکه مرا نابود میکنند، با همهی این احساسات منفی جنگیدم تا آنها را دور کنم اما در اغلب موارد … در اغلب موارد … همچنان حاضر و ناظر بر بدن خود و در احساسات خود و در قدرت خود بودم و سعی کردم فراموش نکنم کدام بخش از حیات من، ارزش بیشتری برای زندگی دارد.
همهی چیزهای خوب که قبلا عاشقشان بودم را به خاطر آوردم و همهی آنچه واقعی بود را به خاطر آوردم. همچنان که شما نیز در مسیر دشوار و ناخوشایند زندگی به پیش میرفتید و در حال مسیریابی بودید، من نیز مدتها به سختی فکر کردم.
هماکنون که یک سختی، شما را به تحلیل میبرد و سعی دارد تمامیت شما را به تاراج ببرد، تصمیم بگیرید و هرگز اجازه ندهید اندوه و پریشانی، شما را نابود کند. همهی ما میتوانیم تغییرات مثبت و پایدار را از دل سختترین و دشوارترین موقعیتها بیرون بکشیم.
شما میتوانید هنگام خروج از درد، به فردی بهتر از قبل ـ یعنی قبل از شروع درد ـ تبدیل شوید. انسانها در رویارویی با رویدادهای سخت، معمولا یکی از این دو واکنش را نشان میدهند؛ بهتر یا بدتر از قبل خواهند شد. هرگز امکان ندارد شما وارد جهنم بشوید و سپس آن را همانگونه که قبلا بودهاید، ترک کنید. هیچ کس نمیتواند بدون سوختن و آسیب، در دل آتش قدم بزند در این حالت یا به خاکستر تبدیل میشود و یا آنچنان تقویت خواهد شد که همچون یک موجود جدید، از آن سوی آتش خارج شوید.
شما کدام یک را انتخاب میکنید؟ اجازه میدهید این فصل سخت از زندگی که اکنون در آن هستید، شما را به کلی بسوزاند و خاکستر کند تا از روی زمین محو شوید؟ آیا خشمگین میشوید یا تندخو؟ آیا بقیهی عمر خود را در اضطراب و ترس از آسیبهای مجدد و بیشتری سپری خواهید کرد؟ آیا به همین آسیبها فرصت میدهید بقیهی عمر شما را تعیین کند؟ یا شاید تصمیم میگیرید، مبارزه کنید؟
اگر مایلید دوباره اشتباه نکنید، باید مبارزه کنید. لازم است یک بار دیگر تعادل خود را به دست آورید و به سطح لذت و شادی برسید. قدرت خود را بیشتر کنید، ایمان خود را تقویت کنید.
آیا وقتی مشت خورده و پر از کبودیهای متعدد هستید، باز هم توان و شجاعت پیشروی دارید؟ به خاطر داشته باشید که برای اجرای همهی آنها، باید تا آخرین ذره، توان خود را صرف کنید و البته هیچ یک از آنها به سرعت و راحتی کسب نمیشوند. این کار ساده نیست، اما امکانپذیر است!
ریچل در بخش بعدی، به این موضوع خواهد پرداخت که چگونه خودِ جدیدتان را شناسایی کنید.
تایپ، تنظیم و تخلیص: مجلهی خبری «صبح من»
بخش پیشین:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman
«صبح من» در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/JPOHOIJyTZxGWNSEODLvVq