تاریخ : چهارشنبه, ۱۳ فروردین , ۱۴۰۴ Wednesday, 2 April , 2025
0

دست از کاوش در رنج‌هایتان بردارید ـ ۳

  • کد خبر : 73892
  • 11 فروردین 1404 - 16:00
دست از کاوش در رنج‌هایتان بردارید ـ ۳
هر زمان به طور مکرر از خودتان پرسیدید، چه موقع این وضعیت تمام می‌شود؟ چه موقع این درد به پایان می‌رسد؟ چه موقع دست از گریه کردن هر روزه برمی‌دارم؟ چه موقع دیگران نگران وضعیت روحی من نیستند؟ و دیگر پرسش‌هایی با مضمون «چه موقع … » اینها بیانگر آن است که ....

نوع دوم رنج کشیدن، مربوط به وسواس فکری درباره‌ی «چه…» است یعنی رویدادهایی که از سر گذراندید، دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ پس از فوت برادرم با چرخه‌ی پرسش‌های متعدد از همین نوع، مواجه شدم. اگر شما نیز همانند من در آن زمان باشید، احتمالا هر یک از جزئیات رویدادها را بارها و بارها مرور می‌کنید.

همه‌ی جزئیات از قبل از رویداد، هنگام رویداد و پس از آن که منجر به درد کشیدن شما شده است. همیشه معتقد بودم که ذهن من ـ چه بخواهم و یا نخواهم ـ تنها به دنبال پردازش رویدادهای وحشتناکی است که من در روز مرگ برادرم شاهد بودم. در دیگر موارد متوجه شدم شرمساری نیز در این فرایند وجود دارد.

معمولا، جزئیات را بارها و بارها با هم ترکیب می‌کنید و سپس با پرسش‌های مکرر ضمیر ناخودآگاه خودتان مواجه می‌شوید: برای چه دلتنگ شدم؟ از چه مواردی بی‌اطلاع بودم؟ چه نشانه‌هایی وجود داشت؟ آن روز چه عاملی مرا از اینجا دور نگه داشته بود؟ این چهار پرسش حیرت و سردرگمی بیشتری برای شما به ارمغان می‌آورد.

اینها همان پرسش‌هایی هستند که پاسخ دادن به آنها ساده نیست. نکته‌ی مهم درباره‌ی پرسش‌هایی همچون برای چه دلتنگ شدید یا چه نشانه‌هایی وجود داشتند که باید به آنها توجه می‌کردید، این است که شما دانای مطلق، نیستید.

معمولا سعی می‌کنید، آنچه روی داده را از زوایای گوناگون، بررسی کنید اما چه فایده دارد؟ گذشته قابل تغییر نیست. آنچه از دست داده‌اید را نمی‌توانید بازگردانید.

شما نمی‌توانید آسیب‌هایی که دیده‌اید را ترمیم کنید. با این اقدامات، تنها میزان افسردگی خود را نسبت به فرد یا چیزی که از دست داده‌اید، تشدید می‌کنید یا شاید هم بر شدت اضطراب خود درباره‌ی آینده‌ی نامطمئن، بیفزایید.

هر زمان به طور مکرر از خودتان پرسیدید، چه موقع این وضعیت تمام می‌شود؟ چه موقع این درد به پایان می‌رسد؟ چه موقع دست از گریه کردن هر روزه برمی‌دارم؟ چه موقع دیگران نگران وضعیت روحی من نیستند؟ و دیگر پرسش‌هایی با مضمون «چه موقع … » اینها بیانگر آن است که شما خواهان بازگشت به وضعیت عادی هستید. یعنی درواقع از خودتان می‌پرسید، چه موقع زندگی من به حالت عادی بازخواهد گشت؟ چه موقع همه چیز مثل سابق خواهد شد؟

متأسفم که این را به شما می‌گویم اما اطمینان داده باشید چون به شما علاقمندم مایلم بدانید زندگی شما هرگز به عقب بازنمی‌گردد و همچون سابق نخواهد شد. آنچه در این مدت بر سر شما آمده، باعث تغییرات شگرفی در شما شده است اما این واقعیت که این تغییرات مثبت یا منفی خواهند بود، بستگی به تصمیم خودتان دارد.

هیچ راهی وجود ندارد که آنچه قبلا دیده‌اید یا آنچه اکنون می‌دانید را انکار کنید. اگر یک تغییر روی دهد، تغییرات بعدی نیز در راه خواهد بود حتی اگر مدت زمانی طول بکشد تا این واقعیت را بپذیرید و با آن هماهنگ شوید.

زندگی شما هرگز مانند گذشته نخواهد بود چون شما همانند گذشته نیستید. شما تغییر کردید و جهان شما نیز به گونه‌ی دیگری به نظر می‌رسد اگرچه دگرگونی‌های اجباری همیشه ناخوشایند هستند اما قطعا می‌توانید در این واقعیت جدید نیز زیبایی‌های خاص خود را بیابید مگر اینکه همچنان به مواردی بچسبید که از این به بعد، وجود خارجی نخواهند داشت.

وابسته بودن به گذشته و امیدوار بودن به چیزی که هرگز نخواهد آمد، شما را از داشتن یک زمان حال قدرتمند، باز می‌دارد.

تایپ، تنظیم و تخلیص: مجله‌ی خبری «صبح من»

بخش‌های پیشین:

💠 کانال «صبح من» در بله  💠 کانال «صبح من» در ایتا  💠 کانال «صبح من» در واتساپ

لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=73892
  • نویسنده : ریچل هالیس
  • منبع : هنوز آینده را ندیدم
  • 5 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.