مجلهی خبری «صبح من»: در دوشنبههای «صبح من» همراه خواهیم شد با حکایت هایی شیرین از جوامعالحکایات؛ حکایاتی کوتاه پر از نکات و اشارات سرگرمکننده و اخلاقی. محمدبن عوفی با نوشتن این کتاب، نام خدا را در ادبیات کهن ایران، جاودانه کرد. این حکایات توسط ناصر کشاورز، به فارسی روان بازنویسی شده است.
روزی در بیشهای، شغالی لاشهی خوکی را دید. شغال خیلی گرسنه بود و دلش میخواست که آن لاشه را بخورد اما فکر کرد: «نکند این خوک را شیری شکار کرده باشد! اگر آن را بخورم، ممکن است آن شیر بیاید و مرا بکشد. بهتر است عجله نکنم. باید مطمئن شوم که این خوک، صاحبی دارد یا نه.»
ساعتی گذشت. شغال، شیری را دید که از آن طرف بیشه، نزدیک میشد. پیش شیر رفت و سلام کرد. بعد هم شروع کرد به تعریف از شیر و تا میتوانست در وصف او، حرفهایی بی سر و ته زد. شیر به خودش مغرور شد و گفت: «این طرفها چیزی برای خوردن پیدا میشود یا نه؟»
شغال گفت: «البته. هرجا که شما تشریف ببرید، از سنگ هم غذا سبز میشود. حتی از آسمان هم خوردنیهای جورواجور بر زمین میبارد اما شما که پادشاه حیوانات هستید، هر جور غذایی را میل نمیفرمایید. در همین نزدیکی، لاشهی خوکی مرده بر زمین افتاده است اما من میدانم که پادشاهان، مردار نمیخورند. شما شیرها تا خودتان صیدی را شکار نکنید، آن را نمیخورید.»
شیر که این حرفها را از شغال شنید، از خیر خوردن آن خوک گذشت و گفت: «برو! این خوک را به تو بخشیدم.»
شیر به دنبال کار خودش رفت و شغال با خود گفت: «شاید صاحب دیگری برای این خوک پیدا شود. بهتر است باز هم عجله نکنم.»
او در این فکر بود که یوزپلنگی از راه رسید. شغال، جلو دوید و سلام کرد و گفت: «ای یوزپلنگ بیهمتا! لاشهی خوکی در همین نزدیکی افتاده که شیری آن را شکار کرده و اینجا گذاشته است. او به من دستور داده که از آن نگهداری کنم تا برگردد. اگر باور نمیکنی، ردپای آن شیر همین جا بر روی زمین، دیده میشود. بیا و نگاه کن.»
یوزپلنگ وقتی که ردپای شیر را دید، از خوردن خوک ترسید و با عجله از آنجا دور شد و رفت.
مدتی گذشت تا اینکه بوزینهای از راه رسید. شغال با خود گفت: «این حیوان، بسیار ضعیف است. لازم نیست به او هم کلک بزنم. از جوانمردی به دور است که او را از خوردن این لاشه محروم کنم.»
بعد، کمی از گوشت آن لاشه را جلوی بوزینه انداخت و بقیه را تا آخر خورد. شغال به این ترتیب، از شر شیر و یوزپلنگ، نجات پیدا کرد.
تایپ و تنظیم: مجلهی خبری «صبح من»
بخش پیشین:
💠 کانال «صبح من» در بله 💠 کانال «صبح من» در ایتا 💠 کانال «صبح من» در واتساپ