مجلهی خبری «صبح من»: وقتی دنیای شما از هم پاشید، زندگی را دوباره کنار هم قرار دهید. «ریچل هالیس» در پیشگفتار کتاب «هنوز آینده را ندیدم» مینویسد: «تصمیم گرفتم این کتاب را بنویسم چون تاکنون چندین بار از بحرانها و اندوه، جان سالم به در بردهام و باور دارم آنچه میدانم، بسیار مهم است و باید با دیگران به اشتراک بگذارم. او این کتاب را برای کسانی نوشته است که شکست خورده و ناامید شدهاند. ریچل در این بخش در ادامهی معرفی بحران هویتی، به این موضوع خواهد پرداخت که برای تأیید دیگران، خود را نابود نکنید.
افراد زیادی با سومین بحران هویت دست به گریبان میشوند، به ویژه کسانی که خواهان تحول هستند؛ هویتی را برای خود برگزیدهاید که دیگر خواهان آن نیستید. یک بار دیگر به سراغ بازی بسکتبال میرویم، لباسی را به تن دارید که دیگر برازنده و مناسب شما نیست. این وضعیت، ناراحتکننده است؛ چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی.
من نیز شخصا به این بحران خاص که سالهای پیش با آن زندگی کردم، آشنایی کامل دارم. مادر دو پسر کوچک، همسر و مالک یک کسب و کار کوچک بودم با این حال، به شدت غمگین بودم. مشکل اصلی، نوع زندگی انتخابی من نبود، بلکه مشکل اصلی، تلاش بیش از حد بیرای بهبود زندگی انتخابی بود در حالی که دیگران مایل به پذیرش این تغییر نبودند.

لباسی که آن همه برای به دست آوردنش آن تلاش کرده بودم و از پوشیدن آن افتخار کرده بودم، مناسب و اندازهی قامت من نبود اما از بیان این واقعیت در هراس بودم. به جای هر نوع اقدام، فقط با اضطراب نفسگیر به زندگی ادامه دادم و نقشی را پذیرفتم که باعث راحتی دیگران بود اما برای خودم دردآور شده بود.
معمولا هیچ کس نمیداند که دچار این نوع بحران هویت شده است. بنا بر تجربیات من، این بحران زمانی خود را نشان میدهد که افراد به شدت برای خوشایند دیگران تلاش کرده و همیشه به همین دلیل دچار اضطراب هستند. این گروه از افراد همیشه به طور ناخودآگاه میدانند که این هویت، چیزی نیست که آنها همیشه میخواستند اما مایل نیستند دیگران را با بیان حقیقت، ناراحت کرده و از خود برنجانند.

آنها به جای تلاش برای کسب آزادی خودشان سعی دارند تأیید دیگران را به دست آورند. میدانم که شما همان همسری نیستید که شوهرتان با وی ازدواج کرده است، به هر حال چهارده سال از آن زمان میگذرد! البته شما همان برادر کوچولوی سابق نیستید، چه کسی ممکن است همان فردی باشد که ۲۶ سال پیش در سن ۱۶ سالگی بوده است؟ همهی ستارگان ورزشکار، هرگز در همان ابتدای کار، درخشان و خارقالعاده نبودند. همهی بزرگان سعی در بهبود وضعیت خود دارند و این روند بهبودی، پیوسته ادامه دارد.
اگر فردی تلاش کرد با گفتن « چقدر عوض شدی!» تأثیر منفی بر شما بگذارد، فورا با لبخند پاسخ دهید: «ممنون. همهی تلاش خود را میکنم که تغییر کنم!» باور کنید که تحمل این همه درد و رنج حاصل از سر و سامان دادن به همهی کارها برای راحت زندگی کردن دیگران، به منزلهی خوب زندگی کردن نیست، چه برای دیگران و یا خودتان!
تایپ، تنظیم و تخلیص: مجلهی خبری «صبح من»
بخشهای پیشین:
- اگر دچار بحران هویت شُدید، هرگز دست از رویاهایتان برندارید
- هیچ کس نمیتواند هویت شما را پس بگیرد
- چگونه خود جدیدم را شناسایی کنم؟
- برای رهایی از مشکل، خود را به رینگ مبارزه دعوت کنید