مجلهی خبری «صبح من»: وقتی دنیای شما از هم پاشید، زندگی را دوباره کنار هم قرار دهید. «ریچل هالیس» در پیشگفتار کتاب «هنوز آینده را ندیدم» مینویسد: «تصمیم گرفتم این کتاب را بنویسم چون تاکنون چندین بار از بحرانها و اندوه، جان سالم به در بردهام و باور دارم آنچه میدانم، بسیار مهم است و باید با دیگران به اشتراک بگذارم. او این کتاب را برای کسانی نوشته است که شکست خورده و ناامید شدهاند. ریچل در این بخش در ادامهی معرفی بحران هویتی، به این موضوع خواهد پرداخت که هیچ کس نمیتواند هویت شما را پس بگیرد.
برای ایجاد یک تصویر ذهنی بهتر، اجازه بدهید به یک موضوع خاص بپردازم که تقریبا هیچ آگاهی از آن ندارم؛ بسکتبال! با مورد شماره ۱ یعنی هویتی که از شما گرفته شده است.
سالها پیش در یک رویداد برای بنیاد تکاوران نیروی دریایی سخنرانی کردم و افتخار آشنایی با یک انجمن کوچکتر به نام خانوادههای ستاره طلایی نصیب من شد. آنها کسانی بودند که یکی از عزیزان خود را در خدمت سربازی از دست داده بودند.
یک روز قرار بود با یکی از همسران تکاوران دریایی ملاقات کنم. آن روز همانند روزهای دیگر در اتاق نشستم و به داستانهای تلخ، گوش داد. برخی از آنها از چند دهه و برخی دیگر از چند ماه هجران صحبت میکردند اما آنچه در گفتههای همهی آنها مشترک بود را برایتان نقل میکنم: «من همسرش بودم و او رفته است. اکنون من که هستم؟»
اکنون من که هستم؟ این عبارت را بارها و بارها از دهان مادرانی که تنها فرزند خود را از دست دادهاند یا از دهان مردانی که شغل خود را از دست دادهاند نیز شنیدهام. این عبارت را از ورزشکارانی شنیدم که زندگی حرفهای آنها با آسیب جسمی به پایان میرسد. این عبارت را از زبان دانشجویانی شنیدم که به هر دلیل، از دانشگاه اخراج شدند.
اگر بخواهیم این بحران هویت را با بسکتبال مقایسه کنیم، میتوان گفت که مسیر همهی پرتابهای بازیکن، مسدود شده است و امکان به ثمر رساندن شوت را ندارد. آیا تاکنون تلاش بازیکن شاخص تیم محبوب خود را مشاهده کردهاید که برای پرتاب، آماده میشود تا بازی را به نفع تیم خود برگرداند و اطمینان داشته باشید که موفق خواهد شد اما در یک لحظه بعد، ناگهان یکی از بازیکنان تیم حریف، بدون هشدار و با یک ضربهی خشن، او را مصدوم میکند؟ درد این آسیب، چند برابر است چون شما میدانید که در موقعیت پیروزی بودید. موقعیت همان جا در دسترس بود اما ناگهان از دستان شما پر کشید و رفت.
دقیقا نمیدانم چرا با این وضعیت روبرو میشوید اما لازم است هر زمان که به این نقطهی خاص این سخنان من را به یاد داشته باشید: شما هنوز یکی از داراییهای ارزشمند تیم خود هستید، شما هنوز یکی از ورزشکاران خارقالعاده هستید، شما هنوز یک نامزد بسیار خوب و دوست داشتنی هستید… .
اگر هویتی که قبلا به شما داده شده است را پس گرفتهاید، به این معنا نیست که نقش شما نیز به پایان رسیده است. هیچ کس نمیتواند هویت شما را پس بگیرد حتی زمانی که نامزدی شما به پایان برسد، باز هم همان فرد خوب و دوست داشتنی خواهید بود.
هویت، یعنی همان باشید که هستید و این خود شما هستید که باید هویت اصلی خودتان را انتخاب کنید.
این عبارت را حفظ کنید: «هر بار که تکهای از وجودتان را کندند و بردند یا هر بار که بر زمین افتادید، فورا بلند شوید… هر بار!» هویتی که به دست آوردید را با افتخار، حفظ کنید.
بخش پیشین:
تهیه، تنظیم و تخلیص: مجلهی خبری «صبح من»
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman
«صبح من» در واتساپ:
http://B2n.ir/p37574