مجلهی خبری «صبح من»: در دوشنبههای «صبح من» همراه خواهیم شد با حکایتهایی شیرین از جوامعالحکایات؛ حکایاتی کوتاه پر از نکات و اشارات سرگرمکننده و اخلاقی. محمدبن عوفی با نوشتن این کتاب، نام خدا را در ادبیات کهن ایران، جاودانه کرد. این حکایات توسط ناصر کشاورز، به فارسی روان بازنویسی شده است.
روزی مردی در صحرایی گردش میکرد. به کنار رودخانهای رسید و سرگرم تماشای آب زلال شد. ناگهان عقربی را دید که با عجله به لب رودخانه آمد. آن مرد، کنجکاو شد و با تعجب از خود پرسید: «این عقرب به کجا میرود؟!»
عقرب به لب آب رسید. قورباغهای از آب بیرون آمد. عقرب بر پشت قورباغه سوار شد. قورباغه در آب شنا کرد و به آن طرف رودخانه رفت.
مرد گفت: «حتما در این کار، رازی هست. باید بروم تا سر از کار اینها دربیاورم.»
او خود را به آب زد و با سرعت از رودخانه گذشت. بعد صبر کرد تا قورباغه هم رسید. عقرب از پشت قورباغه پیاده شد. قورباغه همان جا ماند. عقرب با سرعت به راه خود ادامه داد. مرد هم پشت سر او به راه افتاد. عقرب به درختی رسید.
مرد جوانی زیر سایهی درخت، خوابیده بود. ماری سیاه میخواست او را نیش بزند. ناگهان عقرب به آن مار حمله کرد. نیشی به او زد و مار افتاد و مرد. عقرب دوباره به طرف رودخانه رفت. وقتی به لب آب رسید، قورباغه منتظر او بود. بر پشت قورباغه سوار شد، از آب گذشت و به دنبال کار خودش رفت.
مرد که حیران مانده بود، با خود گفت: «مردی که اینجا خوابیده است، حتما باید آدم مهمی باشد. شاید پیغمبر است! بهتر است برای تبرک، پای او را ببوسم.» بعد به آن جوان نزدیک شد. نگاهی به او کرد و فهمید که چهرهی آن جوان بسیار آشناست.
جوان، مردی گناهکار بود که همهی شهر او را میشناختند. مرد بیشتر تعجب کرد و با خود گفت: «این جوان با آن همه گناه، چطور به لطف خداوند از مرگ نجات پیدا کرد؟!»
مرد آنقدر صبر کرد تا جوان از خواب بیدار شد. همین که چشمش به آن مرد افتاد، با تعجب گفت: «تو که هستی که بالای سر من ایستادهای؟»
مرد گفت: «به این مار نگاه کن!» و تمام ماجرا را برایش تعریف کرد.
مرد جوان بعد از شنیدن آن ماجرا، رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا! تو که با من گناهکار اینقدر مهربان هستی، با دوستان خود و نیکوکاران چه رفتاری داری؟»
این را گفت و خود را در آب رودخانه انداخت و توبه کرد. آن جوان، کارهای زشت و گناهان خود را کنار گذاشت و کارش به جایی رسید که هر کس بیماریای داشت، پیش او میآمد تا با نیروی ایمان خود، آنها را شفا دهد.
مطلب پیشین:
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman