مجلهی خبری «صبح من»: خورشید که غروب کرد، ماه کامل، شروع به خودنمایی کرد. حدودا چند ساعت فرصت داشتند تا عازم چهارصخره شوند و گروهی دیگر هم به دنبال گروگانها بروند. اضطراب و تنش در فضای اردوگاه موج میزد.
قرار بود که صاعقه و گربه گندهه، به همراه گربههای تازه وارد به مکانی که به لطف جف و رفقایش پیدا کرده بودند و فهمیده بودند گروگانها آنجا هستند، بروند. صاعقه، فرماندهی گروه کمی بزرگتر از گروه کوچکش را بر عهده گرفته بود. در آن لحظه، صاعقه گروهش را به دور خود جمع کرد و مشغول شرح نقشه برای آنها بود.
بورانشاه معتقد بود که اگر گروه کمتری به گردهمایی بروند، کمتر احتمال لو رفتن نقشه وجود دارد. بنابراین تصمیم گرفته بود که فقط نقرهای، خزمهی، راه راه، خاکستری، تندر، خزفندقی، شب و گل برفی را با خود ببرد.
رعد باید در اردوگاه میماند و از جان بقیهی گربهها محافظت میکرد. با صدای بلند سوگند خورده بود که نگذارد حتی پشهها بی اجازهی او وارد اردوگاه شوند و با صدای آهستهای افزود که سوگند میخورد نگذارد سرخسپا از جلوی چشمانش تکان بخورد!
خیال نقرهای از بابت همه چیز راحت بود به جز سرخسپا. آن گربهی پیر اصلا تلاش نکرده بود تا خودش را پیش چشم نقرهای عزیز کند و نقرهای هم از همین میترسید. میترسید که نکند باز هم گربهی سایهای وارد عمل شود، سرخسپا را فریب دهد و همه چیز را خراب کند.
به خودش گفت: «از هر چیزی بترسی، همون برات اتفاق میافته. پس بهش فکر نکن!» نفس عمیقی کشید و همزمان با بازدمش، افکار منفی را از وجودش بیرون انداخت.
کمی مانده بود تا ماه به بالاترین نقطهی آسمان برسد و گردهمایی آغاز شود. کارامل، جلوتر آمد تا با خاکستری و نقرهای خداحافظی کند. میو کرد: «مراقب خودتان باشید!»
نقرهای و خاکستری همزمان گفتند: «تو هم مراقب خودت باش!»
و بعد به طرف هم برگشتند و چشمغرهای به هم زدند.
نقرهای به طرف خواهرش برگشت تا از او بخواهد به زمرد بگوید که مراقب خودش باشد. دهانش را باز کرد اما دوباره بست. کافی بود یک چیز دربارهی زمرد از دهانش بپرد تا خاکستری تا زمانی که دوباره برگردند، مسخرهاش کند!
کارامل درون چشمان برادرش دقیق شد و منظور نقرهای را فهمید. لبخند زد و به تأیید، سر تکان داد.
نقرهای لبخند زد. در آن لحظه، واقعا خوشحال بود که خواهرش منظورش را میفهمید. صدای پدرش را شنید که صدایش میزند و همراه خاکستری، به طرف ورودی اردوگاه شتافت.
ادامه دارد…
استفاده از مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و منبع، مجاز است.
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman