رویای کاراملی با اکلیل نقرهای؛ جنگجویان تاریکی – بخش ۲۷
مجلهی خبری «صبح من»: آنجا بود که نقرهای مفهوم واقعی خلأ را درک کرد. جایی بود که هیچ جا و هیچ چیزی نبود. درون سیاهی مطلق شناور بود. ناگهان، خلأ به دو قسمت سیاه و سفید تقسیم شد و نقرهای درون قسمت روشن و سفید، پرت شد. نقرهای به سیاهی روبرویش خیره شد. مطمئن بود … ادامه خواندن رویای کاراملی با اکلیل نقرهای؛ جنگجویان تاریکی – بخش ۲۷
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.