رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای؛ جنگجویان تاریکی – بخش ۲۱

مجله‌ی خبری «صبح من»: شب فرا رسید. در طول شب، ابرهای خاکستری درون آسمان حرکت می‌کردند و جلوی نور ماه را می‌گرفتند. نقره‌ای با ببری درباره‌ی نقشه‌هایش میو می‌کرد: «چاله‌ها رو کندیم ولی هنوز فرصت نشده روی اونها رو بپوشونیم. باید فردا انجام بدیم.» ببری سر تکان داد و عاقلانه گفت: «بیا امیدوار باشیم که … ادامه خواندن رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای؛ جنگجویان تاریکی – بخش ۲۱