تاریخ : دوشنبه, ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴ Monday, 7 April , 2025
5
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای؛ جنگجویان تاریکی ـ بخش ۱۱

  • کد خبر : 37280
  • 12 بهمن 1402 - 13:00
رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای؛ جنگجویان تاریکی ـ بخش ۱۱
قبیله‌ی آتش حالا دیگر در جنگل جا افتاده است؛ اما قبایل دیگر چندان مایل نیستند، گربه‌های خانگی در جنگل بمانند. در فصل جدیدی از زندگی نقره‌ای و کارامل، با نبردهایی سخت برای پایداری و ماجراهایی عجیب، روبرو خواهیم شد.

مجله‌ی خبری «صبح من»: کارامل با آشفتگی از خواب بیدار شد. دوباره به یاد آسمان‌پا افتاده بود و فکر او، تمام مدتی خوابیده بود، مزاحمش شده بود. سرانجام بلند شد و به طرف لانه‌ی گربه‌ی درمانگر رفت.

تا به آنجا برسد، خیس خیس شده بود. خوشبختانه لانه‌ی گل‌برفی گرم و نرم بود. لانه‌ی او زیر درخت چنار بزرگی واقع شده بود که اجازه نمی‌داد آب باران درون لانه بریزد. گل‌برفی کنار تنه‌ی درخت نشسته بود و با دیدن کارامل گفت: «بیا تو. سرما می‌خوری.»

کارامل کنار درمانگر روی زمین نشست. گل‌برفی با عصبانیت میو کرد: «این بارون فقط به خاطر رعد داره می‌باره. اگه رعد با پسرش آشتی نکنه، اون قدر بارون می‌باره تا اینکه سیل، جنگل رو از جا بکنه.»

کارامل به تأیید سر تکان داد. پس از اینکه چند لحظه به صدای باران گوش دادند، گل‌برفی تازه پرسید: «خب. برای چی اومدی اینجا؟ جاییت درد می‌کنه؟»

کارامل با تردید گفت: «نه. راستی گل‌برفی … تو گربه‌ای به اسم آسمان‌پا می‌شناسی.»

چشمان طلایی گل‌برفی گرد شدند: «اون معلمم بود. تو اون رو از کجا می‌شناسی؟ اون که توی جنگ کشته شد!»

کارامل میو کرد: «فکر نکنم کشته شده باشه.»

گل‌برفی پرسید: «منظورت چیه؟»

کارامل ماجرا را میوکنان برای دوستش تعریف کرد. ماجرا که تمام شد، گل‌برفی در فکر فرو رفته بود. پس از مدتی پرسید: «پس یعنی اون زنده‌ست؟»

رگه‌ای از شوق در صدای گل‌برفی وجود داشت.

ـ «فکر کنم.»

گل‌برفی به کارامل لبخند زد و گفت: «خیلی خوب شد که برام تعریف کردی. این خیلی چیزها رو توضیح می‌ده. بهتره برادرت رو ببری اوجا. شاید معمای اون هم حل بشه. فعلا من برم رعد رو قانع کنم بارون رو بند بیاره!»

گل‌برفی با گفتن این حرف، بلند شد و کارامل را در بهت و حیرت، تنها گذاشت.

ادامه دارد…

استفاده از مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و منبع، مجاز است.
لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=37280
  • نویسنده : نرگس شعبانی
  • منبع : مجله خبری صبح من
  • 2592 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.