رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای – بخش صدوبیستم

مجله‌ی خبری «صبح من»: پس از پایان سخنرانی بوران شاه، گشت صبحگاهی به راه افتاد و گروهی هم طبق دستور ببری برای شکار به بیرون رفتند. بقیه‌ی گربه‌ها هم یا چرت می‌زدند، یا گفت و میو می‌کردند و یا به وظایف خودشان می‌رسیدند. نقره‌ای همان جا که بود، ماند و ذره‌ای تکان نخورد. در حقیقت، … ادامه خواندن رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای – بخش صدوبیستم