معرفی ۱۵ انیمیشن برتر که دیدن آنها خالی از لطف نیست! تفاوت و نحوه تشخیص الاغ و قاطر رونمایی از خرید جدید پرسپولیس؛ ستاره جدید خط آتش سرخها از استقلال میآید؟ روش تهیه پودینگ چیا چگونه فرزندان خود را به نماز خواندن، تشویق کنیم؟ (ویدئو) روش ساخت بازی اعصابسنج چرا توصیه میشود کمی نمک، به کیک و شیرینی اضافه کنیم؟ با ساز «تنبک» آشنا شوید ـ ۲
من دربارهی خرابههای شهرهای بزرگ و قدیمی، چیزهایی شنیده بودم اما دربارهی آنها، کمتر کسی صحبت میکرد؛ آن هم به شکلی ناقص و با کمی ترس. هیچ کس به فکرش نمیرسید کاری که جک کرده بود را انجام دهد و به آنها نزدیک شود.
این مسئلهی خیلی تکاندهندهای بود که آدم از زبان جک بشنود که کم و بیش آرزوی آواره شدن دارد و من نمیدانستم چه جوابی به او بدهم.
جک، اطراف را پایید و من ساعت را سر جایش گذاشتم و کلید کشو را به جای اولش برگرداندم. پیراهن و شلوار کثیفم را عوض کردم و دوباره به طرف ویرانهها به راه افتادیم.
من، دست چپم را بیشتر در جیب فرو بردم و بدون آنکه به فریاد او جوابی بدهم، به طرف ویرانهها دوان شدم اما او نزدیکتر از آن بود که فکر میکردم و به تندی به دنبالم دوید.
بیرون بردن ساعت از خانه بر نافرمانیهای من میافزود اما حال که تا اینجای کار آمده بودم، تصمیم گرفتن برایم آسان بود. فکرم را کردم و مصمم شدم که وقتم را بیهوده تلف نکنم.
به جز ساعت بالای برج کلیسا، پنج تا ساعت دیگر هم توی دهکدهی ما بود که همهی آنها وقت را تقریبا درست نشان میدادند. یکی از این ساعتها مال پدرم بود که روی تاقچهی اتاق نشیمن جای داشت ...