تاریخ : پنجشنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۳ Thursday, 5 December , 2024

رمان نوجوان - رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای- صفحه ۲۲ از ۲۴ - مجله خبری صبح من

11تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش نوزدهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش نوزدهم

در قسمت قبل خواندیم، گربه گنده‌هه که باور نمی‌کرد گربه‌ای توانایی رویارویی با او را داشته باشد، به شدت از نقره‌ای عصبانی بود و او را تهدید می‌کرد. «نقره‌ای» که خسته و زخمی بود، از حال رفت و «جفری» به درمان او پرداخت. حالا گربه‌ها، جور دیگری به «نقره‌ای» نگاه می‌کردند و اینک، رویای نقره‌ای، سرآغاز رویاهایی خواهد شد که از گذشته و آینده، خبر می‌دهند.

10تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش هجدهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش هجدهم

در قسمت قبل خواندیم، «نقره‌ای» برای نجات «کارامل» و بچه گربه‌ها با گربه گنده‌هه درگیر شد. پس از پایان درگیری، یک دُم در میدان معرکه پیدا شد. این دُم متعلق به چه کسی بود؟ در این دعوا، چه اتفاقی برای «نقره‌ای» می‌افتد؟ و اینک، ادامه ماجرا ...

08تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش هفدهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش هفدهم

در قسمت قبل خواندیم، گربه گندهه و نوچه‌هایش حلقه‌ی محاصره‌ای اطراف کارامل و بچه گربه‌ها تشکیل دادند. نقره‌ای که جان خواهرش و بچه گربه‌ها را در خطر دید، دست به کار شد و حالا ادامه‌ی ماجرا...

07تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش شانزدهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش شانزدهم

در قسمت قبل خواندیم گربه گنده‌هه و گربه‌های خیابانی، بچه گربه‌ها را محاصره کردند. آنها در خطر بودند اما ناگهان، «کارامل» خود را به میان حلقه‌ی محاصره‌ می‌اندازد و در اینجاست که «نقره‌ای» ... برای دانستن ماجرا، ادامه‌ی داستان را بخوانید.

06تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش پانزدهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش پانزدهم

در قسمت قبل خواندیم، «نقره‌ای» برای اولین بار، با بچه‌های دوست «کارامل» روبرو شد. بچه گربه‌های بازیگوشی که از سر و کول او بالا می‌رفتند. اما نقره‌ای نمی‌دانست سرنوشت این دو بچه گربه، در پنجه‌های او خواهد بود. و اینک، ادامه‌ی ماجرا...

05تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش چهاردهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش چهاردهم

در قسمت قبل خواندیم، نقره‌ای بدون آنکه بداند، سرنوشت چه روزگاری را برایش در نظر گرفته است، کنجکاو بود تا درباره‌ی گربه‌های قهرمان بیشتر بداند و مانند آنان، شجاع و قدرتمند باشد. در ادامه خواهیم دید روزگار، چگونه نقره‌ای را تغییر خواهد داد...

04تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش سیزدهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش سیزدهم

در قسمت قبل خواندیم، نقره‌ای با شنیدن ماجراهایی از زبان ببری، به فکر فرو رفته بود. گویا گربه‌ای دیگر در وجودش در حال شکل‌گیری بود. دوست داشت از گربه‌های قهرمان و قهرمانی‌های آنها بیشتر بداند. شاید آینده، روزهای دیگری را برای نقره‌ای، در نظر گرفته بود...

03تیر
رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش دوازدهم
رمان نوجوان:

رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش دوازدهم

در قسمت قبل خواندیم، «نقره‌ای» که شیفته‌ی شخصیت «ببری» شده بود با راهنمایی «کارامل» به خانه‌ی «ببری» رفت. در این ملاقات، «ببری» پرده از راز مهمی برداشت. این راز مهم چه بود؟ ....