ماجرای تهمت قارون به حضرت موسی(ع) چه بود؟
روش تهیه مرحله به مرحله روغن دنبه
ساز کنترباس؛ سلطان زیروبمهای موسیقی
کمک به کودکان برای گفتوگو با بزرگترها
هر چه باشی، تو به ریشهات وصلی ـ قسمت سی و هفتم
چه زمانی برف پاک کن خودرو نیاز به تعمیر دارد؟
ستاره خارجی پرسپولیس به جام جهانی میرود؟
مروری بر بزرگترین دریاچههای نمک ایران
آنچه بر سر شما نازل شده، به دلیل یکی از عملکردهای اشتباه خودتان نیست. شما سزاوار این وضعیت نیستید و خودتان این وضعیتی را سبب نشدهاید. البته این وضعیت عادلانه نیست. هرگز نمیتوانید یک دلیل منطقی برای رویدادها بیابید حتی اگر ذهن خود را به شدت و به مدت طولانی به کار گیرید تا شاید بتواند خلاف این واقعیت را به شما ثابت کند.
هر زمان به طور مکرر از خودتان پرسیدید، چه موقع این وضعیت تمام میشود؟ چه موقع این درد به پایان میرسد؟ چه موقع دست از گریه کردن هر روزه برمیدارم؟ چه موقع دیگران نگران وضعیت روحی من نیستند؟ و دیگر پرسشهایی با مضمون «چه موقع … » اینها بیانگر آن است که ....
حساس شدن نسبت به این فرد و اینکه چرا او فلان کار را انجام داده، هیچ کمکی به شما نخواهد کرد. شما را با آسیبها یا دردی که وی برایتان ایجاد کرده است، نمیسنجند؛ شما را با آنچه حاصل این درد است، میسنجند. شما با توان خود برای تبدیل کردن این درد به چیز دیگر، شناخته و سنجیده میشوید.
ناراحتی برای فوت عزیزان، کاملا عادی است. دلتنگی برای عزیزان هم کاملا عادی است اما ابدا عادی و قابل پذیرش نیست که شما نیز در یک جا دراز بکشید و منتظر مرگ خودتان باشید. شما هنوز در این جهان هستید و قطعا دلیل خوبی برای این وضعیت وجود دارد!
شما کدام هویتها که عزیزان برایتان در نظر گرفتهاند را بر دوش خود، حمل میکنید؟ مرزهای کدام یک از حیطههای زندگی خود را نابود کردید تا همیشه برای کمک به دیگران، حاضر و آماده باشید و خود را فراموش کردید؟
فرض کنید شما بسکتبالیست شدید، چون رویای پدرتان همین بوده است. شما هرگز فرصت فکر کردن به کارهای دیگر را نداشتید چون دیدگاههای وی بر شما غالب بودند. از آنجا که او فردی مهم در زندگی شما بوده است، رها شدن از این وضعیت برایتان امکانپذیر نیست...
این بحران زمانی خود را نشان میدهد که افراد به شدت برای خوشایند دیگران تلاش کرده و همیشه به همین دلیل دچار اضطراب هستند. این گروه از افراد همیشه به طور ناخودآگاه میدانند که این هویت، چیزی نیست که آنها همیشه میخواستند اما مایل نیستند دیگران را با بیان حقیقت، ناراحت کرده و از خود برنجانند.
اگر شما گرفتار یکی از این نوع بحرانهای هویت شدید، نباید حتی یک لحظه دست از رویاهای خود بردارید. باید بجنگید، باید راهی پیدا کنید...