«صبح من» با جشنواره فیلم فجر: در روز نهم جشنواره فجر دوره چهل و سوم در سینما رسانه (برج میلاد)، ۵ فیلم سینمایی شاه نقش ، ۱۹۶۸ ، فریاد ، ممنوع الخروجی و سالن ۴ با حضور عوامل آن نمایش داده شد.
به گزارش مجلهی خبری «صبح من»، روز نهم جشنواره فیلم فجر دوره چهل و سوم در سینما رسانه (برج میلاد) با نمایش ۵ فیلم سینمایی شاه نقش (شاهد احمدلو)، ۱۹۶۸ (امیرمهدی پوروزیری)، فریاد (محمدرضا اردلان) ، ممنوع الخروجی (سیدجلال اشکذری) و سالن ۴ (حسین ترکجوش) همراه بود. بعد از نمایش هر فیلم عوامل و بازیگران آن در نشست خبری به پرسشهای خبرنگاران پاسخ دادند.
زنگ اول: شاه نقش

شاهد احمدلو با اولین فیلمش با نام «چند میگیری گریه کنی» حضور در جشنواره فیلم فجر را تجربه کرد، اما بعد از آن دیگر موفق به حضور در این رویداد نشد . حالا بعد از گذشت ۱۸ سال او با فیلم جدیدش با نام «شاه نقش» به بخش مسابقه راه پیدا کرده است.
«شاه نقش» پیش از این «کتک خور» نام داشت. احمدلو در دوران جوانی و در در سالهایی که فیلم کوتاه میساخت فیلمهایی با نام «سیاهی لشکر» و «چارلی غمگین» است را کارگردانی کرد. هر دو فیلم موضوعش مرتبط با هنروها بود و مورد توجه هم قرار گرفت. احمدلو در فیلم جدیدش بازهم سراغ این طیف رفته و داستانی پیرامون هنرورها را روایت کرده است.
داستان فیلم درباره ناصر و رضا دو سیاهی لشکر سینما برای رسیدن به ریاست انجمن صنف هنروران سینما با هم رقابت میکنند تا اینکه …
فیلم در واقع خواسته است که از طریق رقابت بین دو سیاهی لشکر سینمایی به شکل غیر مستقیم طعنه و نقد به اهالی سیاست بزند که در این قضیه هم تا حدودی موفق بوده است. اما مسئله این است که فیلم در بین یک کمدی معمولی سینمای ایران و یک کمدی سیاه تلخ و عمیق پا درهوا مانده است. ایکاش در فیلمنامه تکلیف خود را درباره این موضوع روشن میکردند، آن موقع میتوانستیم در همان قالب مورد نظر درباه آن به بحث بپردازیم.
برای مثال حتی این قضیه به شکل و جنس بازی هومن برقنورد و بهرنگ علوی هم سرایت کرده است، بازی و نقشی که هومن برقنورد به ایفای آن میپردازد کاملا یک زمین خورده سینماست که حال میخواهد یک اتفاقی را برای کمک به همصنفان خود انجام دهد اما نقش بهرنگ علوی در حد همان کمدیهای معمولی سینمای ایران است و در سطح میماند.
رضا رویگری علی رغم مشکلات ناشی از بیماریاش در این فیلم به ایفای نقش پرداخته و اتفاقا در یک دیالوگ جالب میگوید:سینما حق مشایخی را هم نداد چه برسد به بقیه…
دوگانگی ذکر شده در کارگردانی شاهد احمدلو هم وجود دارد و از اساس در تمام ارکان فیلم این قضیه مشهود است.
زنگ دوم: ۱۹۶۸

این فیلم نخستین تجربه کارگردانی امیرمهدی پوروزیری است که پیش از این سریالهای «شاد آباد» و «مینو» را کارگردانی کرده بود. امیرمهدی پوروزیری بیشتر به واسطه ساخت آثار مستند شناخته میشود و کارنامه او نشان میدهد ساخت فیلمهای مستند و فیلمبرداری در سینما را هم تجربه کرده است.
داستان فیلم ۱۹۶۸ یک قصه خیالی است که همزمان با بازی فوتبال ایران و اسرائیل در سال ۱۳۴۷ در فینال جام ملتهای آسیا یک گروه ایرانی تصمیم به ربودن اعضای تیم ملی فوتبال اسرائیل میگیرند و ….
اولین نکته این است که طرح چنین موضوعات و فیلمهایی با اتکا بر یک داستان خیالی یک امر جالب توجه است و مرتبط کردن یک واقعه تاریخی به فیلمی که بر اساس تخیل نویسندگان شکل گرفته است، در سینمای جهان امری مسبوق به سابقه است، و حال در سینمای ایران هم چنین تحرکاتی صورت میگیرد.
مشکل فیلم این است که تکیه بر مسابقه فوتبال در شروع آن چنان زیاد است که در مخاطب یک فرضیه مربوط به آن مسابقه معروف را به شکل ورزشی، پرورش میدهد، اما ۱۹۶۸ یک فیلم درام-معمایی است که بیینده را به این سمت سوق میدهد که آیا ربودن فوتبالیستهای اسرائیلی محقق خواهد شد یا خیر؟
کارگردان فیلم تسلط خوبی بر سینما دارد و بازی بازیگران فیلم هم در نقشهایی که دارند چشمگیر است، اما مشکل اصلی این است که تقریبا تمام شخصیتها در حد تیپ میمانند که اطلاغات بسیار مختصری درباره هر کدام از آنها ارائه میشود.
فیلم به لحاظ فضاسازی و ایجاد کشش تا حدود زیادی موفق است و بازی در نقش اصلی مرد بسیار باورپذیر است.
زنگ سوم: فریاد

محمدرضا اردلان دیگر کارگردان فیلم اولی است که با این فیلم در جشنواره چهلوسوم فجر حضور دارد. محمدرضا اردلان پس از ساخت چند فیلم کوتاه، نخستین فیلم بلند سینمایی خود را به تهیهکنندگی بهمن اردلان؛ صدابردار و صداگذار شهیر سینمای ایران جلوی دوربین برد. اردلان فیلمش را بدون پروانه ساخت سینمایی و با پروانه ویدیویی تولید کرده است.
قصه فیلم درباره پسری توجوان به اسم هاوار است که برای کار به یک مرغداری میرود و در آنجا شاهد اتفاقات عحیب و غریبی میشود که بین صاحب مرغداری و ۲ کارگر رخ میدهد و …
اولین نکته این است که اسم فیلم ترجمه اسم شخصیت نوجوان فیلم است هاوار در زبان کردی به معنای فریاد است و با توجه به این که در خود فیلم به این نکته اشاره شده است این که سازندگان چرا اسم فیلم را همان هاوار نگذاشته جای پرسش دارد.
فیلم به لحاظ فضایی که میسازد و اتفاقاتی که در جریان داستان آن رخ میدهد کاملا آزار دهنده است و در سراسر فیلم و حتی شخصیت پردازی شخصیتها بر نوعی از چرکی و کثیفی تاکید شده است که برای مخاطب به شدت پس زننده است.
فیلم از اساس برای مخاطب عام و یا اکران عمومی ساخته نشده است و حتی برای مخاطب خاص و یا اکران هنر و تجربه هم هیچ امیدی به آن نیست. بازیگران فیلم نقطه قوت آن هستند و فارغ از سیاهی سایه افکنده بر تمام فیلم قصه خود را به شکل کامل تعریف میکند.
نکته اساسی بعد از دیدن فیلم فریاد که ذهن مخاطب را درگیر خود میسازد این است که واقعا چنین فیلمی برای ارائه در کجا ساخته شده است؟ و آیا اگر بهمن اردلان پشت این فیلم نبود اصلا میتوانست به جشنواره فجر راه پیدا کند؟
زنگ چهارم: ممنوع الخروجی

نمایش ویژه نهمین روز چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به دو فیلم سینمایی «ممنوع الخروجی» و «سالن ۴» اختصاص داشت.
بیشتر بخوانید:
- در هشتمین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- در هفتمین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- در ششمین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- در چهارمین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- در سومین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- در دومین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- در اولین روز جشنواره فیلم فجر چه گذشت؟
- (عکس) کدام انیمیشنها مهمان فجر ۴۳ هستند؟
- برنامه نمایش سینماهای جشنواره فیلم فجر اعلام شد + جدول پخش