«صبح من» با دانستنیهای مذهبی: در پنجشنبههای «صبح من»، پای کلام گهربار مولای متقیان، حضرت علی(ع) مینشینیم تا جرعهای از دریای بیکران نهجالبلاغه را بنوشیم. امروز به سراغ این مطلب رفتهایم که ارزش علم و ادب و تفکر چیست.
حکمت پنجم نهجالبلاغه دربارهی ارزش علم، ادب و تفکر است. مولا علی(ع) میفرمایند: «الْعِلْمُ وِرَاثَهٌ کَرِیمَهٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ، وَ الْفِکْرُ مِرْآهٌ صَافِیَهٌ. دانش، میراثى است گرانمایه و آداب، زیورهایى نو به نو و اندیشه، آینه اى صافى است.»
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر این حکمت نهجالبلاغه میفرماید: امام در این بخش اشاره به سه نکتهی مهم میکند:
نخست میفرماید: «علم و دانش میراث گرانبهایى است»؛ (الْعِلْمُ وِرَاثَهٌ کَرِیمَهٌ).
اشاره به اینکه گرانبهاترین میراثى که انسان از خود به یادگار میگذارد، علم و دانش است. این سخن شبیه روایتى است که از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نقل شده که میفرماید: «دانشمندان وارثان انبیا هستند چرا که انبیا دینار و درهمی از خود به یادگار نگذاشتند، بلکه علم و دانش به ارث گذاشتند پس هر کس از آن بهرهاى بگیرد بهره فراوانى برده است».
در دومین جمله میفرماید: «آداب (انسانى)، لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است»؛ (وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ).
منظور از «آداب»، فضایل اخلاقى به ویژه چیزهایى است که مربوط به روابط اجتماعى است مانند: تواضع، امانت، صداقت، محبت، خوشرفتارى، فصاحت و بلاغت در بیان.
«حُلَل» جمع «حُلَّه» به معناى لباس زینتى است و «مُجَدَّدَه» به معناى چیزى است که پیوسته تجدید و نو میشود و هرگز کهنه نخواهد شد.
بر این پایه، مفهوم کلام امام(علیه السلام) چنین است که این صفات برجسته انسانى همچون لباسهاى زیبایى است که آدمی بر تن میکند و هرگز فرسوده نمیشود؛ بر خلاف لباسهاى ظاهرى که هم کهنه میشود و هم ممکن است دست سارقان به آن دراز شود و هم جنبهی ظاهرى دارد.
در روایات اسلامی براى «أدب» تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده که در واقع هر کدام اشاره به مصداقى از آن است:
در حدیثى از امام امیر مؤمنان(علیه السلام) میخوانیم: «کَفاکَ أدَباً لِنَفْسِکَ اجْتِنابُ ما تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِک؛ براى این که ادب داشته باشى همین بس که از آنچه براى دیگران نمیپسندى، دورى کنى».
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) میخوانیم که فرمود: «أدّبْنى أبى(علیه السلام)بِثَلاث…؛ پدرم من را به سه چیز ادب کرد» و فرمود: «مَنْ یَصْحَب صاحِبَ السُوء لا یَسْلَم ومَن لا یُقَیَّد اَلفاظَه یَنْدَم، ومَن یَدْخُل مَداخل السُّوء یُتَّهَم؛ فرزندم کسى که با رفیق بد همنشین شود، از آفات در امان نخواهد بود و کسى که سخنان خود را مهار نکند، پشیمان میشود و کسى که در محلهاى آلوده وارد گردد، متهم و بدنام خواهد شد».
امام صادق(علیه السلام) به یکى از دوستان خود سفارش کرد که پیام او را به همه شیعیان و علاقه مندانش برساند و فرمود: «من شما را به تقواى الهى و ورع و تلاش براى خدا و راستگویى و اداى امانت… و خوشرفتارى با سایر مسلمانان دعوت میکنم و هرگاه کسى از شما در دینش ورع داشته باشد، راست بگوید، اداى امانت کند و با مردم خوش اخلاق باشد.»
و میفرماید: «هذا جَعْفَرىٌّ فَیَسُرُّنی…» و نیز میگویند: «هذا أَدَبُ جَعْفَر؛ این جعفرى است و این سبب سرور و خوشحالى من میشود کار اینها ادب جعفر بن محمد است».
در حدیث کوتاه دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) میخوانیم: «الاْدَبُ یُغْنی عَنِ الْحَسَبِ؛ ادب انسان را از شرافت خانوادگى و فامیلى بىنیاز میکند».
همان گونه که در بالا گفتیم، ادب و آداب، مفهوم وسیعى دارد که همهی فضایل اخلاقى به ویژه آنچه را مربوط به اخلاق اجتماعى است، در بر میگیرد که بزرگترین افتخار آدمی و مایهی آبرومندى او در اجتماع است.
سپس امام در سومین جمله میفرماید: «فکر، آئینه صافى است»؛ (وَالْفِکْرُ مِرْآهٌ صَافِیَهٌ).
منظور از فکر، همان اندیشیدن پیرامون مسائل مختلفى است که بر انسان وارد میشود و به تعبیر فلاسفه، حرکتى ذهنى است به سوى مقدمات و از مقدمات به سوى نتیجهها. هرگاه این اندیشه از هوا و هوس و حجابهاى معرفت دور بماند، آئینه شفافى خواهد بود که چهره حقایق را به انسان نشان میدهد و راه صحیح را در پرتو آن مییابد، دوست را از دشمن و صواب را از خطا و حق را از باطل خواهد شناخت.
به همین دلیل برترین عبادت در روایات اسلامی، تفکر شمرده شده است:
در حدیثى که در امالى شیخ طوسى آمده است، میخوانیم: «لاَ عِبَادَهَ کَالتَّفَکُّرِ فِی صَنْعَهِ اللَّهِ عَزَّوَجَل؛ هیچ عبادتى برتر از اندیشیدن در مخلوقات خداوند متعال نیست».
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «تَفَکُّرُ سَاعَه خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَه؛ یک ساعت اندیشیدن بهتر است از عبادت یک سال».
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) میخوانیم: «بیشترین عبادت ابوذر، اندیشیدن و عبرت گرفتن بود».
در واقع همه اینها برگرفته از قرآن مجید است که میفرماید: «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَه أَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنى وَفُرادى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا؛ من فقط شما را به یک چیز اندرز میدهم و دعوت میکنم و آن این که دسته جمعى یا به صورت فردى براى خدا برخیزید و فکر خود را به کار گیرید».
دلیل آن هم روشن است، زیرا ریشه تمام نیکىها، پیشرفتها و موفقیتها، در تفکر و اندیشهی صحیح است.
مطلب پیشین:
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman