شرمندگی تا کی دختر؟ ـ بخش هجدهم

چه زمانی رویای ما به هدف، تبدیل می‌شود؟

کد خبر : 48189
24 اردیبهشت 1403 - 11:00

امیدوارم به پیشنهاد من گوش کنید و هر روز آن را در دفترچه‌ی یادداشت خود، بنویسید. این یک روش عالی است تا هر روز به خودتان یادآوری کنید که قرار است به کدام مقصد برسید.

مجله‌ی خبری «صبح من»: «ریچل هالیس» یکی از نویسندگان کتاب‌های پرفروش «نیویورک تایمز» و «یو.اس.ای.تودی» هست. او مجری یکی از پربازدیدترین برنامه‌های اینترنتی و یکی از معروف‌ترین سخنران‌های انگیزشی جهان است که به عنوان یکی از نویسنده‌های پرفروش و دارای سبک زندگی تأثیرگذار، طرفداران بی‌شماری را در سراسر جهان دارد. مخاطب ریچل، بیشتر خانم‌ها هستند اما مطالبی را که بیان می‌کند، به درد همه‌ی کسانی می‌خورد که به دنبال انگیزه‌ای برای رسیدن به هدف هستند.

در سلسله‌ مطالب برگرفته از کتاب «شرمندگی تا کی دختر؟» با ریچل هالیس همراه بودیم و خواندیم که برای رسیدن به هدف، اهداف متعددی را انتخاب نکنید. در این بخش ریچل، به این موضوع خواهد پرداخت که چگونه افکار را به شاخه‌های مختلف، تقسیم کنید.

ده سال آینده‌ی خود را به ۱۰ رویا تبدیل کنید. اگر آن ۱۰ رویا به حقیقت پیوستند، می‌توانند چشم‌انداز ده ساله‌ی شما را به واقعیت تبدیل کنند.

غالبا وقتی چنین کاری را انجام می‌دهیم، بیش از ده گزینه در اختیار ما قرار دارد اما باید آن را محدود کنید. باید روی آنها متمرکز شوید. باید ده رویا را انتخاب کنید. اگر به حقیقت پیوستند، یعنی خود واقعی شما را در آینده ساخته‌اند.

نکته‌ی کلیدی: هر روز این ده رویا را در دفترچه یادداشت خود بنویسید آن هم به گونه‌ای که انگار به خواسته‌هایتان رسیده‌اید.

من هر روز این کار را انجام می‌دهم چون با تکرار رویاهایم، آنها را در ذهن و قلبم تثبیت می‌کنم. می‌خواهم به خودم یادآور شوم که قرار است در آینده، چگونه شخصیتی داشته باشم. آنها را به گونه‌ای می‌نویسم که انگار قبلا اتفاق افتاده‌اند چون جایی خواندم ضمیر ناخودآگاه شما بر هر آنچه که به آن تلقین کنید، متمرکز می‌شود.

اگر به خودتان و ضمیر ناخودآگاهتان بگویید که «می‌خواهم ثروت یک میلیون دلاری داشته باشم»، ذهن شما نه فقط بر روی هدف و بلکه روی واژه‌ی «داشتن» متمرکز می‌شود. این روش مانند لیست کارهایی که باید انجام دهید، عمل خواهد کرد.

شما به آن، جهت نمی‌دهید. شما به ذهنتان نمی‌گویید که برای چگونگی انجام امور زندگی، به شما کمک کند. تنها به او می‌گویید، می‌خواهید فلان کار را انجام دهید که صرف نظر از بزرگی هدفی که برای خود تعریف کرده‌اید، قدرت خارق‌العاده‌ای ندارد چون این شما هستید که دائما لیست بایدهای کاری‌تان را به آن تلقین کرده‌اید.

چه چیزی باعث می‌شود که مغز شما، تمرکز خود را بر داده‌های وارد شده، قرار دهد؟

چه می‌شود اگر به خودتان می‌گفتید، «من یک میلیون دلار در حساب بانکی‌ام دارم.»؟

این یک اتفاق خاص است. این یک نتیجه است. همان جهتی است که به مغز داده‌اید. فعل «قصد داشتن» نشانگر عملی در آینده است اما فعل «داشتن» به زمان حال اشاره می‌کند یعنی ضمیر ناخودآگاه شما بر چگونگی تأمین خواسته‌هایتان در زمان حال تمرکز می‌کند.

بی‌شک برخی خواسته‌های لیست ما، خواسته‌هایی هستند که می‌خواهیم به آنها برسیم و برخی دیگر خواسته‌هایی هستند که به آنها دست پیدا کرده‌ایم.

حالا که ده رویای خود را مشخص کردید، امیدوارم به پیشنهاد من گوش کنید و هر روز آن را در دفترچه‌ی یادداشت خود، بنویسید. این یک روش عالی است تا هر روز به خودتان یادآوری کنید که قرار است به کدام مقصد برسید.

من به کلماتی که رویاهایم را می‌سازم، دقت می‌کنم. هیچ گاه از واژه‌ی «خوب» استفاده نمی‌کنم. حتی از واژه‌های «خیلی خوب» و «عالی» هم استفاده نمی‌کنم.

من از واژه‌های «خارق‌العاده» و «استثنایی» استفاده می‌کنم.

وقتی می‌خواهم هر روز جمله‌ی تبدیل شدن به یک «زن خارق‌العاده» را بنویسیم، مجبورم این سوال را از خودم بپرسم که چه کارهایی انجام دهم که یک «زن خارق‌العاده» باشم.

گام بعدی، محدود کردن تمرکزتان روی یک هدف است. یعنی ۱۰ و ۱۰ و ۱٫ ده سال، ده رویا، یک هدف. رویای شما، ایده‌آل‌ترین خواسته‌ی شماست. زمانی رویا به هدف تبدیل می‌شود که از دل و جان مایه بگذارید تا آن را دنبال کنید.

ریچل در بخش بعدی به این بحث خواهد پرداخت که منظور از «یک هدف» چیست و چه کاری باید انجام دهیم تا به آن برسیم.