«صبح من» با چهره ها: فیودور داستایوفسکی نویسنده داستان های کوتاه، فیلسوف، رمان نویس، مقاله نویس و ژورنالیستی متولد روسیه بود. او در سال ۱۸۲۱ متولد شد و سال ۱۸۸۱ چشم از جهان فرو بست. آثار داستایوفسکی برای هر کسی که اندکی به ادبیات و رمان علاقه داشته باشد آشنا است. داستایوفسکی در آثار خود، ابعاد مختلف روان و روحیات بشر را در بستر سیاسی، اجتماعی و مذهبی سده نوزدهم (یعنی قرنی که در آن می زیست) در روسیه را به دقت مورد مطالعه قرار می دهد و در آثار مختلف او می توان از فلسفه و مذهب و چالش های آن روز رد پایی یافت.
کودکی داستایوفسکی چگونه گذشت؟
به گزارش مجله خبری صبح من، داستایوفسکی در خانواده ای تحصیل کرده اما نه چندان ثروتمند چشم به جهان گشود. پدر او دکتر میخائیل داستایوفسکی بود و مادرش ماریا داستایوفسکی نام داشت. او فرزند دوم خانواده داستایوفسکی بود. خانه داستایوفسکی ها در مجاورت بیمارستان ماریینکسی قرار داشت که بیمارستانی مخصوص مردم فقیر و نیازمند بود. در واقع کودکی فیودور داستایوفسکی در محله ای فقیر و فرودست که مملو از افراد طبقات پست جامعه بود گذشت. او در نوجوانی شیفته ادبیات شد و تربیت و سرگرمی های کودکی او در این گرایش و علاقه بی اثر نبود.
فیودور داستایوفسکی پرستاری داشت که در ۳ سالگی برای فیودور کوچک کتاب داستان های حماسی می خواند و افسانه های جن و پری را برای او تعریف می کرد و این سرگرمی ها و کتاب خوانی ها او را به دنیای داستان و اساطیر و افسانه ها و کتاب ها جذب کرد و او را جهت داد تا سال ها بعد وقتی در رشته مهندسی فارغ التحصیل شد به سراغ علاقه اش به ادبیات برگردد. مادر او سعی می کرد با استفاده از کتاب مقدس به فیودور ۴ ساله خواندن و نوشتن یاد بدهد و این اشتیاق روز به روز در او بیشتر می شد.
بیشتر بخوانید: زندگینامه ویکتور هوگو نویسنده بینوایان
والدین فیودور داستایوفسکی بسیاری از نویسندگان مشهور و معروف را به او معرفی کردند. فیودور با درژاوین، کارامزین و پوشکین در خانه آشنا شد. داستان های ادبیات گوتیک آن رادکلیف، آثار رمانتیک گوته و شیلر، حماسه های هومر و یونان، داستان های والتر اسکات و سروانتس فیودور داستایوفسکی را از کودکی تا نوجوانی اش در بر گرفته بودند. گفته می شود پدر فیودور داستایوفسکی یعنی دکتر میخائیل در امر آموزش بسیار سختگیر بود با این همه فیودور پیشرفت و شکوفایی تخیلات و افکارش را مدیون آن می دانست و اعتقاد داشت داستان هایی که آنها شب ها بر بالین او می خواندند در این امر تاثیر زیادی داشته است.
داستایوفسکی در بزرگسالی
فیودور داستایوفسکی به مهندسی ممتاز تبدیل شد و زندگی خوبی برای خود تشکیل داد. او گاه و بی گاه در اوقات فراغت به ترجمه آثار ادبی و کتاب های خارجی می پرداخت. او در میانه دهه سوم زندگی خود، اولین رمان را با نام مرد فقیر به رشته تحریر درآورد که باعث شناخته شدن او و راه یابی به دپارتمان ادبی سنت پترزبورگ شد. ۹ سال بعد به دلیل عضویت در یک کلوپ ادبی که موضوع بحث اعضای آن کتاب های ممنوعه و ضد روسیه تزاری بود دستگیر شد و پس از آن حکم اعدام برای او صادر شد اما به طرز عجیب و معجزه آسایی در واپسین لحظات حکم تغییر پیدا کرد و تئودور داستایوفسکی اعدام نشد و نجات پیدا کرد تا از بزرگترین نویسندگان شهیر روسی شود.
البته او به مدت ۴ سال به اردوگاه کار زندان سیبری تبعید شد. پس از این که تبعید و حبس او پایان یافت به عنوان یک ژورنالیست به روزنامه نگاری پرداخت و به کار چاپ مجلات و ویرایش متون مشغول شد. بعد از مدتی مجموعه نوشته ها خود را در کتابی گردآورد و به عنوان خاطرات یک نویسنده آن را چاپ کرد. بعد از مدتی فیودور داستایوفسکی تصمیم گرفت به سفری دور اروپای غربی برود. در این مدت به طرز اسفباری به قمار اعتیاد پیدا کرد که این اعتیاد باعث شد مشکلات مالی جدی و شدیدی گریبانگیر او شود. تا حدی که مجبور بود برای اندکی پول دست به دامان دیگران شود اما توانست خود را از این شرایط بیرون بکشد و راه خود را بازیابد.
تاثیر پذیری و تاثیر گذاری داستایوفسکی
افکار فیودور داستایوفسکی تحت تاثیر بسیاری از بزرگان و نویسندگان و فیلسوفان اروپایی بود. ردی از افکار گوگول، آگوستین، پوشکین، بالزاک، شکسپیر، دیکنز، پو، افلاطون، هوگو، سروانتس، لرمانتوف، هرتسن، کانت، هگل،شیلر، بلینسکی، سولوویف، با کوین، هافمن، شن و میکویچ را می توان در افکار و آثار فیودور داستایوفسکی دید. جالب است که نوشته های داستایوفسکی نه تنها در روسیه بلکه در خارج از مرزهای روسیه هم خوانندگانی جدی و پیگیر داشت و بر ذهن آنان تاثیر می گذاشت.
رد پای تفکرات او را می توان در آثار بزرگان و نویسندگان بعد از خودش، مثلا در آثار فردریک نیچه، ژان پل سارتر و آنتوان چخوف دید.
بیشتر بخوانید: آشنایی با کتاب های نویسنده، پزشک و روزنامه نگار روس؛ آنتوان چخوف
فیودور داستایوفسکی به عنوان یک نویسنده حرفه ای
اگر به لیست آثار این نویسنده شهیر روسی نگاه کنید آثار معروفی را می بینید و حتی اگر آنها را نخوانده باشید محال است حداقل اسم چند تای آنها را نشنیده باشید. از او رمان های کوتاه و بلند، داستان های کوتاه، مقاله، شعر، اپیگرام و جزواتی باقی مانده است. مجموعه نامه هایی که توسط او به نگارش درآمده اند ۷۰۰ نامه تخمین زده می شود که البته امروزه بیشتر آن نامه ها و مکاتبات در دسترس نیست. یکی از جذابیت ها و ویژگی های آثار فیودور داستایوفسکی روایت به شیوه چند صدایی است که داستان ها صرفا از دید یک نفر روایت نمی شود بلکه چند نفر به طور همزمان به روایت آنچه که روی می دهد می پردازند و هر کس از نقطه نظر و دیدگاه خود آنچه را می بیند و حس می کند را بیان می کند.
آثار مهم فیودور داستایوفسکی
داستایوفسکی در طی زندگی خود آثار ارزشمند زیادی از خود به جای گذاشت. داستایوفسکی ۱۱ رمان بلند و ۳ رمان کوتاه و ۱۷ داستان کوتاه نوشت که در کنار آثار دیگر او را به نویسنده ای مشهور و متفکر تبدیل کرد. بیشتر منتقدان و ادیبان او را یکی از بهترین نویسنده های روانشناسی ادبیات جهان می دانند. او کتابی به نام یادداشت های زیرزمینی دارد که به عنوان یکی از اولین آثار اگزیستانسیالیستی به حساب می آید. امروزه کتاب های فیودور داستایوفسکی به ۱۷۰ زبان زنده جهان ترجمه شده اند و خوانده می شود. از دیگر آثار مشهور او می توان به جنایت و مکافات، قمارباز، ابله، جن زدگان، جوان خام، برادران کارامازوف، خانم صاحبخانه، خاطرات خانه اموات، همیشه شوهر و آزردگان اشاره کرد.
درون مایه آثار داستایوفسکی
منتقدان اغلب آثار داستایوفسکی را سرشار از مضامین فلسفی و مسائل آن می دانند. اگر آثار اولیه او را مطالعه کنید به صراحت می بینید که تضاد های جامعه خود، تفاوت های طبقاتی و مخصوصا تفاوت بین فقیر و غنی را به خوبی بیان کرده است و آن را با توجه به اندیشه های رئالیسم و طبیعت گرایی نقد می کرد. تاثیر تجربیات کودکی و نوجوانی و حتی افکار و داستان های دیگر نویسندگان در آثار فیودور داستایوفسکی دیده می شود اما هر چه جلوتر می رود رنگ می بازد. پرداختن به مضامین مذهبی با رگه هایی از ارتدوکس روسی و سوال هایی که بشر از خود و باورهای خود می پرسد، لحظاتی معنوی (نه به معنای مذهبی) و تاملاتی الهیاتی در نوشته های داستایوفسکی به چشم می خورد. به خصوص در دوران پس از تبعید و زندان و آثاری که بعد از آن نگاشته است رد پای مذهب به چشم می خورد.
گاهی در برخی از آثار او می توان رگه هایی از رمانتیسیسم و طنز و حتی سبک گوتیک را پیدا کرد که بی شک ریشه در داستان های کودکی او دارد. فیودور داستایوفسکی گاها از جزییات زندگی خود در نوشتن برخی از رمان ها استفاده کرده است و آثاری از سرخوردگی های کودکی در مدارس شبانه روزی گران قیمت و مواجهه با همسن و سالان ثروتمندش را می توان در برخی نقاط داستان ها دید. تضاد طبقاتی و تحقیر و ناراحتی حول این موضوع در برخی کاراکترهای داستان های داستایوفسکی مشهود است. او در داستان های خود از موضوعات روان شناختی و جامعه شناسی نگذشته است و اتفاقا به آنها بسیار پرداخته است. مضامینی مثل فقر، خودکشی، کشمکش های اخلاقی درونی، عذاب وجدان، پنهان کاری، حیله گری، قتل، روابط پدر و فرزندی در آثار او به وضوح به چشم می خورد.
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman