مجلهی خبری «صبح من»: «ریچل هالیس» یکی از نویسندگان کتابهای پرفروش «نیویورک تایمز» و «یو.اس.ای.تودی» هست. او مجری یکی از پربازدیدترین برنامههای اینترنتی و یکی از معروفترین سخنرانهای انگیزشی جهان است که به عنوان یکی از نویسندههای پرفروش و دارای سبک زندگی تأثیرگذار، طرفداران بیشماری را در سراسر جهان دارد. مخاطب ریچل، بیشتر خانمها هستند اما مطالبی را که بیان میکند، به درد همهی کسانی میخورد که به دنبال انگیزهای برای رسیدن به هدف هستند.
در سلسله مطالب برگرفته از کتاب «شرمندگی تا کی دختر؟» با ریچل هالیس همراه بودیم و دربارهی مهارتهای اکتسابی و لزوم داشتن اعتماد به نفس خواندیم. در این بخش به مقاومت ایستادگی برای رسیدن به هدف خواهیم پرداخت.
بارها شنیدهام که بسیاری از مردم میگویند، «هدف، رویایی است که باید در زمان مشخص به آن دست یافت» و یا اینکه «هر کس باید یک برنامهی زمانی برای رسیدن به اهداف خود داشته باشد» من با این ایده، کاملا مخالف هستم چون هیچ یک از موفقیتهایی که در زندگی شخصی به دست آوردهام، به سرعت اتفاق نیفتاده است.
اگر من یک برنامهریزی زمانی یک یا دو ساله برای کارهایم داشتم، مدتها پیش، تسلیم شده بود. فقط دو سال طول کشید تا در یک رسانهی اجتماعی به اندازهی کافی رشد کنم که پس از آن، یک کارشناس ادبی، کار من را جدی گرفت و قرار شد تا طرح پیشنهادی کتاب من را بررسی کند.
شش ماه پس از آن، این طرح پیشنهادی را به نشریات مختلف، ارائه کرد تا ببیند آیا انتشاراتی حاضر به چاپ یک کتاب آشپزی است یا خیر. بعد از هجده ماه بود که کتاب من در قفسههای کتابفروشیها قرار گرفت اما باید تأکید کنم که برای رسیدن به این نقطه، سختیها و مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتم.
اما نکته اصلی این است که موفقیتهایی که به دست آوردهام، هرگز به همان سرعتی نبودهاند که میخواستم و اگر تنها به دلیل عدم دستیابی به اهدافم در یک زمان خاص، دست از تلاش میکشیدم و تسلیم میشدم، به هیچ وجه به موقعیت و جایگاهی نمیرسیدم که در حال حاضر دارم.
در اینجا میخواهم به تمامی آدمهای رویاپرداز، پر شر و شور و تمام کسانی که در حال برنامهریزی برای رسیدن به اهدافشان هستند، بگویم که هرگز شروع کار خود را با میانهی راه شخص دیگری مقایسه نکنید. هرگز به حرف کسی که به شما میگوید برای خودتان یک زمان مشخص تعیین کنید، گوش نکنید.
شاید با دیدن موفقیتهای دیگران به راحتی دلسرد و ناامید شوید چرا که فکر میکنید تلاشهای مراحل اولیهی شما، هیچ ارزشی ندارد البته شاید اینگونه به نظر برسد اما باید بگویم که هیچ کدام از موفقیتهای من مانند یک شهاب، سریع و خیرهکننده نبودند.
شما با شخص بانفوذ و مهمی ارتباط ندارید؟ سرمایهی کافی برای شروع کارتان ندارید؟ از دستری به منابع و امکانات مختلف، محروم هستید؟ خب من هم همهی این شرایط را داشتم اما چیزی که باعث رسیدن به این موفقیتها شد، وجدان کاری، رویاپردازی و صبر و استقامت بود.
این یک سفر است و شما برای اینکه بتوانید به مقصد خود برسید، باید سخت تلاش کنید و موانع را از سر راه خود بردارید و این تلاشها، ارزش رسیدن به مقصد را دارد.
روی یکی از تابلوهای مورد علاقهی من که در یک نیمه ماراتن دیده بودم، نوشته شده بود: «اگر این کار آسان بود، همه میتوانستند آن را انجام دهند.» باز هم تکرار میکنم که دستیابی به یک هدف، سخت است اما من هنوز تلاش میکنم تا به اهدافم برسم. شما هم دست از تلاش نکشید.
دلیل این که ما در مسیر حرکت باقی میمانیم و به تلاش خود ادامه میدهیم تا به مرحلهی بعدی برسیم، این است که ما شبیه هیچ کس دیگری نیستیم. هرچقدر هم که رسیدن به یک هدف سخت باشد، با سرسختی و استقامت خود، میتوانیم موفق باشیم!
ریچل در بخش بعدی به دلایلی خواهد پرداخت که باعث میشود، به سرعت تسلیم شویم.