«صبح من» با مسائل مذهبی: با پیچیدهتر شدن اوضاع زندگی، مصادیق حق الناس هم بیشتر شده است. بسیاری از کارهایی که در گذشته مصداق نداشته، امروزه جزو حقوق مردم تلقی میشود و نادیده گرفتن آنها، دَین شرعی بر گردن انسان به جا میگذارد.
به گزارش مجله خبری «صبح من»، با تمام این اوصاف برای جبران حق الناس چه راههایی وجود دارد؟ در ابتدا به مصادیقی از حق الناس میپردازیم که شاید به خیلی از ما آنها را به حساب نمیآوریم.
مصادیق ریز و درشت حق الناس
تا میگوییم حق الناس، اغلب ذهنشان میرود سمت حقوق مالی مردم در حالیکه حقالناس علاوه بر حقوق مالی، جان و آبروی انسانها را هم دربرمیگیرد. با پیچیدهتر شدن اوضاع زندگی، مصادیق حق الناس هم بیشتر شده است.
بسیاری از کارهایی که در گذشته مصداق نداشته، امروزه جزو حقوق مردم تلقی میشود و نادیده گرفتن آنها، دین شرعی بر گردن انسان بر جا میگذارد.
- هک کردن رمز عبور اینترنت وای فای دیگران
- دیر حاضر شدن معلم یا استاد سر کلاس، مقام مسئول در وقت ملاقات با مردم و امام جماعت در مسجد
- آسیب رساندن به وسیلۀ نقلیۀ پارکشده یا در حال عبور
- ایجاد راهبندان در خیابان، کوچه یا پیادهرو
- منتظر گذاشتن ارباب رجوع در ادارات با تلفن شخصی
- دریافت کرایۀ بالاتر به خاطر نداشتن پول خرد
- ریختن زبالههای منزل جلوی خانۀ دیگران یا آلوده کردن پلههای آپارتمان بهخاطر حمل نامناسب زبالهها
- فروش کالای تاریخگذشته
- همسایهآزاری با محکم کوبیدن درب منزل، جیغ و فریاد، بلند کردن صدای تلویزیون و…
- برچسب زدنهای ناروا
- صدمه به اموال عمومی و…
میبینید! مصادیق حق الناس بسیار گستردهتر است از آنچه تصور میکنید! آیا اینقدر توجه، فرصت و امکانات داریم که بتوانیم از تمام کسانی که حقشان را ضایع کردیم، حلالیت بطلبیم؟
اسلام نسبت به حق الناس، جدی است
اینکه شنیدهایم اسلام، شریعتِ «سهله و سمحه» (سهلگیر و مداراجو) است نسبت به حق الله اینگونه است و گرنه درباره حقوق مردم، سختگیری اسلام تا آنجاست که حتی توبه یا شهادت در راه خدا هم نمیتواند حق الناس را پاک کند مگر اینکه صاحب حق را راضی کنیم.
با این همه، اما گاه شرایط به گونهای رقم میخورد که امکان رجوع مستقیم به فرد وکسب رضایت او ممکن نیست. آیا راههای دیگری برای ادای حقوقی که بر ذمۀ ماست وجود دارد؟
پاسخ مثبت است اما قبل از آن، توجه به سه نکتۀ بسیار مهم ضروری است:
گاهی شرایط کمی پیچیدهتر است. مثلا حقوقی بر دَین ماست اما مقدارش را نمیدانیم، یا صاحبش را نمیشناسیم یا میشناسیم ولی دسترسی به او نداریم یا میشناسیم و دسترسی هم داریم اما روی مراجعه به او را نداریم. حتی ممکن است طلب حلالیت حضوری مفسدهانگیز باشد.
نکتۀ اول:
یادتان باشد برخی از مصادیق حقالناس مثل غیبت، تهمت و … تجاوز به حق الله هم هست لذا قبل از هرگونه اقدام برای جبران اینگونه حق الناسهایی که گناه هم هست، نخست باید با توبه و استغفار، رضایت خداوند را به دست آوریم.
نکتۀ دوم:
به گفته برخی فقها اگر انسان حتی قبل از بلوغ شرعی، حقی از اموال مردم را ضایع کرده باشد، به خاطر کودکی و جهالت، تکلیف از او ساقط نمیشود و بنابراین، باید بعد از رسیدن به سن تکلیف، حقوق مردم را ادا کند. (العناوین الفِقهِیَّه، ج۲، ص۶۶۰)
نکتۀ سوم:
از آنجا که اسلام، بن بست ندارد و در هیچ شرایطی نباید مکلف، بلاتکلیف بماند، راههایی برای جبران تعیین کرده اما باید بدانیم که این راهها، همعرض هم نبوده و باید بسته به شرایط، یک راه را انتخاب کنیم.
بیشتر بخوانید:
- از دری که فقر وارد شود، از در دیگر ایمان خارج میشود
- دوستى و روابط دختر و پسر از دیدگاه برون دینى و درون دینى
- پاسخ به دو پرسش درباره امتحان الهی
راههای جبران حق الناس
اما، راههایی که برای جبران حق الناس در شرایط عادی یا خاص، وجود دارد عبارت است از:
کسب حلالیت
اساسیترین راه، مراجعه مستقیم به فرد و طلب حلالیت از اوست. این راه، مخصوص شرایط عادی است یعنی زمانی که مانعی وجود ندارد و میتوانیم به او مراجعه کرده با بازگرداندن اموال یا پرداخت حقوق، رضایتش را به دست آوریم.
ردّ مظالم
گاهی تکلیف ما، رد مظالم است. این اصطلاح به معنی بازگردان و ادا کردن اموال و دینها است. درباره مصادیق رد مظالم، اما بین مراجع، اختلاف دیدگاه وجود دارد.
برخی مثل آیت الله مکارم شیرازی، مظالم را اموال حرامی میداند که صاحبش معلوم نیست.
آیت الله سیستانی اما تعریف دیگری دارد. طبق نظر ایشان، اموالی که به ظلم از دیگران گرفته شده باشد خواه حلال باشد یا حرام، صاحبش معلوم باشد یا مجهول، فرقی نمیکند.
یا مثلاً آیت الله صافی، مشخص بودن مقدار اموال و در عین حال، مجهول بودن صاحب آن را مصداق رد مظالم میداند. به هر روی، چون درباره مصادیق رد مظالم، احکامی کمی اختلافی است بهتر است رد این خصوص، هر کسی به مرجع تقلید خود مراجعه کند و طبق نظر او عمل نماید.
صدقه دادن از طرف صاحبان حق
گاهی شرایط کمی پیچیدهتر است. مثلا حقوقی بر دَین ماست اما مقدارش را نمیدانیم، یا صاحبش را نمیشناسیم یا میشناسیم ولی دسترسی به او نداریم یا میشناسیم و دسترسی هم داریم اما روی مراجعه به او را نداریم. حتی ممکن است طلب حلالیت حضوری مفسدهانگیز باشد. حالت دیگری هم متصور است و آن اینکه اساسا ندانیم چنین حقی بر گردنمان هست یا نه؟
در همۀ این موارد (با کمی اختلاف نظر) تکلیف این است که به حاکم شرع یا مرجع تقلیدمان رجوع کنیم و با کسب اجازه از او، اصل مال یا معادل قیمت آن را (در صورتی که اصل مال، از بین رفته باشد یا ارزش روز آن بیشتر شده باشد) به نیابت از صاحب اصلیاش، به نیازمندان صدقه دهیم. در جایی که رد مظالم، مفاسدی مثل قطع پیوند خانوادگی، کدورت، حقارت، اهانت و… را شامل میشود هرچند به صورت ناشناس، باید سعی کنیم مال را به صاحبش برگردانیم.
ملاحظه پایانی
از آنجا که هیچ کس نمیداند مرگ او کی فرا میرسد بهتر است همین امروز و بلکه همین اکنون که مشغول خواندن این نوشتار هستید، نسبت به ادای حقوق مردم اقدام کنید. چرا که بر پایه روایتی از نبی اسلام صلی الله علیه و آله، اگر در دنیا موفق به پرداخت حق الناس نشویم، در قیامت از حسنات ما بر میدارند و به صاحب حق میدهند و چنانچه حسنات تمام شود، گناهان صاحبحق را به پای ما خواهند نوشت و آن وقت دیگر پشیمانی سودی ندارد (بحارالانوار، ج۶۹، ص۶)
بیشتر بخوانید:
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman