«صبح من» با حوادث: زنی که از رفتارهای شوهر عیاش خود به ستوه آمده بود به پلیس پناه برد.
به گزارش مجله خبری «صبح من»، زن گفت: با آن که یک بار با بخشیدن مهریهام از شوهرم طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم اما خیلی زود بزرگترها ما را آشتی دادند. دوباره در حالی به زندگی مشترک با همسرم بازگشتم که عیاشی و خوشگذرانیهای او بیشتر شده بود.
شرح زندگی زن جوان از زبان خودش
زن ۳۲ ساله که تحصیلات عالیه دارد، با بیان این ماجرا به تشریح قصه زندگیاش پرداخت. او به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری هفت تیر مشهد گفت: در سال دوم دانشگاه تحصیل می کردم که با «متین» آشنا شدم. متین در رشته معماری درس می خواند و چیزی به پایان تحصیلاتش نمانده بود. ناگهان به دلیل نامعلومی تحصیل را رها کرد. برای یافتن شغل به شهرستان رفت.
در این شرایط که خیلی از اطرافیان و نزدیکانم از روابط من و متین اطلاع داشتند، بالاخره آداب و رسوم خواستگاری انجام شد و من و «متین» به طور رسمی نامزد شدیم. دوران نامزدی ما خیلی طولانی و پرتنش شد تا حدی که چندبار تصمیم به طلاق گرفتیم، اما هر بار با نصیحت های دیگران منصرف می شدم. چرا که خانواده ام نیز معتقد بودند بعد از آغاز زندگی مشترک، بسیاری از مشکلات دوران نامزدی حل خواهد شد.
این درحالی بود که من امیدی به آینده نداشتم. چرا که میدانستم «متین» پسری خوشگذران است و در شهرستان روابط ناسالمی با دیگران دارد! با وجود این، خودم را توجیه میکردم تا این که زندگی مشترک ما در یکی از شهرهای خراسان رضوی آغاز شد.
هنگامی که به رفتارهای ناپسند همسرم اعتراض میکردم با ترشرویی و سرزنشهای خانوادهاش رو به رو میشدم. آنها مدعی بودند من باید سرگرم امور خانه داری باشم و به شوهرم اعتراض نکنم!
این رفتارهای زشت به جایی رسید که دیگر برخی از شبها هم به منزل نمیآمد. من باید این شبهای سرد و تلخ را به تنهایی سپری میکردم.
طلاق از متین
وقتی کارد به استخوانم رسید، بدون اطلاع خانوادهام مهریهام را بخشیدم و از «متین» طلاق گرفتم تا خودم را از این شرایط اسفبار برهانم. وقتی به مشهد بازگشتم، خانوادهام بسیار ناراحت و نگران شدند و با نصیحتهای خود مرا ترغیب کردند تا با «متین» آشتی کنم.
بازگشت دوباره به زندگی
بعد از این ماجرا قرار شد مبلغ مهریه دیگری برایم تعیین کند و تعهد بدهد که دیگر رفتارهای ناپسند را کنار بگذارد و به زندگی سالم بازگردد. با وجود این، همسرم زیر قولش زد و نه تنها مهریه دیگری برایم تعیین نکرد بلکه به روابط ناسالم خود ادامه داد.
با تولد پسرم شرایط تغییر نکرد
پسرم متولد شد. من با این امید که حضور «فرشید» میتواند شوهرم را به زندگی مشترک بازگرداند بازهم سکوت کردم. او اکنون گریههای نوزاد را برای نیامدن شبانه به منزل بهانه کرده است. هربار هم که به خانه میآید از بوی تعفن مشروبات الکلی که از دهانش بیرون میآید، زجرمی کشم ولی حق اعتراض ندارم.
اکنون نیز «متین» در یک مهمانی مرا زیر مشت و لگد گرفت و آن قدر کتکم زد که به ناچار برای نجات خود و فرزندم به پلیس پناه آوردم. به طوری که وقتی به گذشته میاندیشم و به یاد روزهایی میافتم که به یک عشق واهی دل بستم از پدر و مادرم خجالت میکشم ای کاش…
با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ علیرضا سبحانی فر (رئیس کلانتری هفت تیر مشهد) بررسیهای قانونی و اقدامات روانشناختی درباره این ماجرای تلخ در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman