«صبح من» با حوادث: اواخر سال گذشته زوج جوانی به پلیس مراجعه کرده و از ناپدیدشدن دختر ۱۸ سالهشان خبر دادند. همین امر کلیدی بود برای افشای راز خانه فساد.
به گزارش مجله خبری «صبح من»، مادر مهسا، دختر ناپدیدشده در تحقیقات گفت: صبح امروز دخترم به بهانه رفتن به کلاس زبان از خانه خارج شد و دیگر از او خبری ندارم. هر چه با تلفن همراهش تماس میگیرم خاموش است. مهسا طلاهای من و خودش را که حدود ۳ میلیارد تومان ارزش داشت نیز برده است. دخترم برای کنکور درس میخواند و بچهای نبود که بخواهد بدوناجازه و بیخبر از خانه بیرون برود و برنگردد.
تحقیقات برای یافتن مهسا با شکایت زوج جوان آغاز شد. چند روز بعد، مادر مهسا بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: وقتی دخترم ناپدید شد، تصاویر او را در فضایمجازی منتشر کردیم. از مردم خواستیم که در پیدا کردن دخترم به ما کمک کنند.
توضیحات مادر مهسا از کلاهبرداری و بازی با احساساتشان
وی گفت: چند نفری تماس گرفتند و مدعی شدند که از سرنوشت دخترم مطلع هستند. حتی پیشنهاد دریافت پول دادند تا محلی را که دخترم در آنجاست به ما بگویند. وقتی به محل قرار با یکی از آنها رفتیم و به درخواستشان مبلغی پول به صورت دلار در محلی که گفته بودند قرار دادیم، فهمیدیم آنها دزد بودند. با این روش از ما پول گرفتند و با احساساتمان بازی کردند.
او ادامه داد: برای پیدا کردن دخترم هر راهی را که فکرش را کنید رفتیم اما بیفایده بود. تا اینکه امروز دوست مهسا سراغمان آمد. او گفت: امروز از یک شماره ناشناس برایم آدرس محلی را ارسال کردند. بعد هم پیامی آمد که از طرف مهسا بود. نوشته در یک خانه زندانی است و نیاز به کمک دارد.
مرد جوان دستگیر شد
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، بلافاصله مأموران راهی محل شدند. با شناسایی خانه موردنظر، دختر جوان آزاد شد.
در اسارتگاه مهسا، مأموران مرد جوانی به نام شایان را نیز بازداشت کردند.
ماجرا از زبان مهسا
مهسا در تحقیقات گفت: در فضایمجازی با شایان آشنا شدم و بعد از مدتی هم با پیشنهاد ازدواج او مواجه شدم. شایان پسری خوشتیپ بود که به او علاقهمند شدم. از آنجایی که میدانستم خانوادهام با این ازدواج موافقت نمیکنند به درخواست شایان با طلاهای خودم و مادرم از خانه فرار کردم. فراری که زندگیام را نابود کرد.
دختر جوان گفت: به همراه شایان به خانهای رفتیم که خانهفساد بود و زنی به نام ملیکا گرداننده آن بود. من در این خانه قربانی افرادی میشدم که ملیکا آنها را به خانه میآورد. یک شب که شایان مست کرده بود و به خواب عمیقی رفته بود از گوشی او پیامی برای دوستم فرستادم. بلافاصله پیامها را پاک کردم تا ماجرا لو نرود.
شایان یک رابط بود
شایان نیز در تحقیقات گفت: من در جست وجوی کار بودم که با زنی به نام ملیکا آشنا شدم. پیشنهاد وسوسهکننده ملیکا باعث شد تا عضو گروهش شوم. طبق گفته ملیکا چون من پسر خوشقیافهای بودم باید با دخترهای کمسن و سال یا دمبخت دوست میشدم و به آنها ابراز علاقه میکردم.
متهم گفت: وقتی از عشق آنها به خودم مطمئن میشدم بعد آنها را وسوسه میکردم که با سرقت پول و طلاهای خانواده از خانه فرار کنند تا با هم ازدواج کنیم. بعد هم آنها را به خانه ملیکا میبردم و به او تحویل میدادم. به غیر از مهسا، چند دختر دیگر هم هستند که با آنها وارد ارتباط شدم تا به خانه ملیکا بکشانمشان.
با اعترافات شایان و اظهارات دختر جوان، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای بازداشت ملیکا و سایر اعضای این باند ادامه دارد.
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman