مجلهی خبری «صبح من»: مسئولیت پذیرترین پدر و مادرها هم به طور کامل از اشتباه کردن مصون نیستند و این مسئله ایرادی هم ندارد. آنها فقط باید تلاش کنند تا با کسب آگاهی، فرزندان موفقتری را تربیت کنند. استفاده از برخی جملات فکرنشده اما تا حدودی رایج، میتواند بر سلامت روان فرزندان تاثیرات منفی بگذارد که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد.
تو خیلی قشنگی!
روان شناسان توصیه می کنند توجه کودکان بهخصوص دختران را بر زیباییشان متمرکز نکنید. چون ممکن است در بزرگ سالی این تصور را پیدا کنند که ظاهر مهمترین چیز است و هر نقص ظاهری جزئی را برای خودشان بزرگ کنند. در نهایت ممکن است دچار عقدههای مختلفی شوند و وقت ارزشمند خود را که باید صرف رشد فردی شود،هدر دهند.
من سن تو خیلی بهتر بودم!
مقایسهشدن همیشه برای بچهها دردناک است. به علاوه، اگر این مقایسه نه با قوم و خویش یا دوست و همسایه، بلکه با پدر و مادر خودشان صورت گیرد، این رنج بسیار بیشتر میشود؛ چراکه والدین، ایدهآل فرزند هستند. مقایسه مکرر، فرزند را دچار اضطراب میکند، اعتمادبهنفس او را پایین میآورد و میتواند حتی باعث فاصلهگرفتن او از والدینش شود.
تو از اون خیلی بهتری!
بچه ها حرفهای بزرگترها را باور میکنند. به همین دلیل است که نباید در تعریف و تمجید از فرزند خود زیادهروی کنید و به او بقبولانید که فردی استثنایی است؛ حتی به هدف انگیزه بخشی برای او. چون والدین با این کار ممکن است فرزند خود را خودشیفته بار بیاورند.
من این طوری بزرگ شدم، مشکلی هم پیدا نکردم!
پدر و مادرهای ما شیوههای خودشان را برای تربیت ما داشتند، اما این بدان معنی نیست که ما هم باید فرزند خود را به همان روش تربیت کنیم. شما نباید بدون توجه به نیازهای فرزندتان، دنبالهروی شیوههای تربیتی شوید که از گذشته وجود دارند. فراموش نکنید که هر کسی منحصر به فرد است و با بقیه تفاوت دارد. بنابراین نمیتوان برای همه از یک شیوه تربیتی واحد استفاده کرد.
باز داری غذای مضر میخوری؟!
در بحث اضافه وزن و محدودیتهای غذایی مرتبط با آن، بسیار بهتر است که تمرکز خود را بر روی مزه غذاها و فواید سالم خوری بگذارید تا مضرات مصرف غذای ناسالم. مثلاً این که بگویید «سبزی خیلی خوشمزه است» از این که بگویید «سیب زمینی سرخکرده فقط چاقت میکند» بسیار بهتر به نظر میرسد. یادآوری اضافهوزن داشتن فرزندتان به اعتماد به نفس او صدمه میزند و میتواند او را در بزرگ سالی گرفتار پرخوری و دیگر اختلالات غذایی کند.
ولت میکنم می رم ها!
بسیاری از اوقات وقتی بچهای در برابر رفتن به جایی مقاومت میکند، از والدین میشنویم که میگویند: «باشد تو بمان، من میروم!». تهدید مداوم به رها کردن، کودک را میترساند و باعث میشود این حس را پیدا کند که هیچ محافظ و پناهی ندارد. این رفتار میتواند حس دلبستگی کودک نسبت به والدینش را به عنوان مرکز امنیت از میان ببرد. به جای این کار، سعی کنید توجه فرزند نافرمان خود را به یک چیز جالب جلب کنید یا از او بخواهید سگها یا پرندههایی را که در مسیرتان به مقصد مد نظر وجود دارد،بشمارد.
تو دیگر بزرگ شدی و نباید از چیزی بترسی!
ترس امر منطقبرداری نیست و حتی بزرگترها هم گاهی از چیزهایی میترسند. لازم به گفتن نیست که بچههای کوچک به خوبی با این حس آشنا هستند. بچهها ترسهای مختلفی دارند که بعضی از آنها برای بزرگترها خندهدار به نظر میرسد، اما معنایش این نیست که باید آنها را نادیده بگیریم. با گفتن یک جمله فکر نشده به فرزند وحشتزده خود نشان میدهید که حرفش را نشنیدهاید و احساساتش را بیارزش شمردهاید. بهجای آن، با فرزندتان همدلی و از او حمایت کنید.