تاریخ : شنبه, ۳۱ شهریور , ۱۴۰۳ Saturday, 21 September , 2024
5

ام‌البنین، مادری با سه ستاره و یک ماه

  • کد خبر : 33966
  • 06 دی 1402 - 10:20
ام‌البنین، مادری با سه ستاره و یک ماه
هنوز در حیرت و تعجب بودم که هاتفی ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدایش را می شنیدم ولی او را نمی‌دیدم گفت:«فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت. به ماه نورانی و سه ستاره درخشان پدرشان سید و سرور همه انسانهاست...

«صبح من» با مناسبت‌های مذهبی: حضرت ام‌البنین(س) همسر گرامی امام علی(ع) است که بعد از شهادت حضرت زهرا(س) به زوجیت ایشان در آمدند و چهار پسر برای امام علی(ع) به دنیا آوردند که حضرت عباس(ع) یکی از آن‌هاست.

به گزارش مجله‌ی خبری «صبح من»، نامش فاطمه و کنیه‏‌اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی‏بن ابی‏طالب علیه‏السلام و فرزندانش عباس علیه‏السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفر در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه‏السلام به شهادت رسیدند. آرام‏گاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.

در روز خواستگاری ام البنین در حالی که مادرش موهای او را شانه می کرد خوابی را که شب گذشته دیده بود برای مادر تعریف می کرد و خواستار تعبیر آن بود؛ او گفت: «مادر خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختی نشسته ام. نهرهای روان و میوه های فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می‌درخشیدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و در باره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می‌کردم. در مورد آسمان که بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان … در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می‌شد که چشمها را خیره می‌کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر هم در دامنم دیدم. نور آنها نیز مرا مبهوت کرده بود. هنوز در حیرت و تعجب بودم که هاتفی ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدایش را می شنیدم ولی او را نمی‌دیدم گفت:«فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت. به ماه نورانی و سه ستاره درخشان پدرشان سید و سرور همه انسانهاست بعد از پیامبر گرامی و اینگونه در خبر آمده است. پس از خواب بیدار شدم در حالی که می‌ترسیدم. مادرم! تاویل رؤیای من چیست؟!»

مادر به دختر فهمیده و عاقله خود گفت: دخترم رویای تو صادقه است و به زودی تو با مردی جلیل القدر که مجد و عظمت فراوان دارد ازدواج می‌کنی، مردی که مورد اطاعت امت خود است که از او صاحب چهار فرزند می‌شوی که اولین آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تای دیگر چون ستارگانند.

صحبت های دوستانه مادر و دختر ادامه داشت که حزام وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذیرش علی(ع) سوال کرد و گفت: آیا دخترمان را شایسته همسری علی(ع) می‌دانی؟ اگر او را اهل و لایق این خانه می‌دانی که خادمه آن خانه باشد قبول کنیم و اگر اهلیت در او نمی بینی پس نه؟

همسر او که عشق مالامال از امامت داشت گفت: ای حزام به خدا سوگند من او را خوب تربیت کرده ام و از خدای متعال و قادر خواسته ام که او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد برای خدمت به آقا و مولایم علی(ع)، پس او را به مولایم تزویج کن. حزام برای اینکه دخترش فاطمه را نیز در خوشحالی خود شریک نماید این خبر مهم و قابل توجه را به اطلاع ایشان رسانید.

هنگامی که فاطمه (ام‌البنین) به حقیقت خواستگاری با فضیلت خود پی برد در حالی که عرق شرم و حیا در جبینش نشسته بود نتوانست از ابراز شعف خودداری نماید. وی در ظاهر هر چند سکوت اختیار کرد لکن شادمانی تمام وجودش را فراگرفته بود و خشنودی او را از این ازدواج اعلام می‌کرد.

سرانجام عقیل به وکالت از طرف برادرش علی بن ابی طالب(ع) خطبه عقد را جاری نمود و بدین ترتیب فاطمه دختر حزام به زودی رهسپار خانه علی(ع) گردید.

فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه‏السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام‌البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن‏ها تداعی نگردد و رنج بی‏مادری آن‏ها را آزار ندهد.

ام‌البنین بر آن بود که در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می‏دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می ‏کردند.

امام صادق(ع) در روایتی درباره ایشان فرمود: «بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیهُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها؛ بر حسین علیه‌السلام پنج سال گریسته شد. اُمّ جعفر کِلابى (امّ‌البنین) براى حسین علیه‌السلام مرثیه مى‌سرایید و مى‌گریست تا اینکه چشمانش نابینا شد.»

لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=33966

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.