مجلهی خبری «صبح من»: دنیا با مجموعهای از رنگهای مهربان و زینتی، تازهتر از هر صبحی رو نموده است. گلها، خبری خوش را در گوش هم زمزمه میکنند و شادترین جوانهها در دلِ هرچه قاصدک، زده شده است.
نور سرور از خانهی مولا(ع) و زهرا(س) بلند است. فاطمه، «زینبی» آورده که از برکت وجودش، خاک تیره پر از تبسم شده است. زینبی آورده و همه مردان نامآور را به تحسینش وا داشته است.
راستی! چه اقبالی داشتهاند آن دسته از لحظات آینهگون که جشن خانهی علی و فاطمه را ترتیب داده اند. چه بخت بلندی داشتهاند آن لبخندها که در قالب تبریک، به محضر علی و فاطمه رسیدهاند!
امروز فضای شاد خانهی علی، از هر مدیحهای دلنوازتر است.
زینب، زینتِ پدر است و علی را گلباران شعف کرده است.
زینب آمده است و دلهای ما نیز با نشانههای پر از تغزّل، دم درگاه آبی آسمان، مشغول مولودیخوانیاند.
زینب آمده است و فضائل، پشت سر نام زیبایش، صف کشیدهاند.
زینب که بگویی، تمام خوبیها را به درستی ترسیم کردهای.
امروز قلمها به استقبال آمدنش، برای ادای احترام، خاموشاند.
هرکه در محضر زینب سخن براند، گویا با مرکب جهالت در میدان بیادبی تاخته است.
هرچه پیام را زینب، خود آورده است؛ پیامهایی از شهامت و حماسه به همراه آورده است که تاریخ کربلا یک شیر زن جاوید بیشتر نمیشناسد.