«صبح من» با مطالب پزشکی: بسیاری از کودکان گاهی افکاری دارند که آنها را آزار میدهد و ممکن است احساس کنند که باید کاری در مورد این افکار انجام دهند حتی اگر آن کار، واقعا منطقی نباشد. به عنوان مثال، اگر لباس مورد علاقهی خود را نپوشند، ممکن است نگران بدشانسی باشند.
به گزارش مجلهی خبری «صبح من»، برای برخی از کودکان، افکار و اصرار برای انجام برخی کارها، ادامه مییابد حتی اگر سعی کنند، آنها را نادیده بگیرند یا از بین ببرند. این کودکان ممکن است دچار اختلال وسواس فکری ـ اجباری (OCD) شوند. در این اختلال، کودک دچار افکار ناخواسته شده و اغلب، رفتارهایی را به دلیل افکار خود، انجام میدهد. این رفتارها ممکن است با فعالیتهای کودک، تداخل پیدا کرده و او و اطرافیان را آزار دهد. در زبان عامیانه، گاهی اینگونه رفتارها، وسواس نامیده میشود.
نمونههایی از رفتارهای وسواسی یا اجباری عبارتند از:
ـ داشتن افکار، تکانهها یا تصاویر ناخواسته در ذهن که بارها و بارها رخ داده و باعث پریشانی شوند.
ـ نیاز به فکر کردن یا گفتن چندبارهی چیزی (مثلا شمردن یا تکرار کلمات با صدای بلند و یا در ذهن)
ـ مجور کردن خود برای انجام چند بارهی کارها (مثل شستن دستها، قرار دادن چیزها در یک نظم خاص یا چک کردن مداوم و مشابه کاری مثل قفل بودن درب خانه)
این اجبارها بارها و بارها طبق قوانین خاصی که در ذهن کودک وجود دارد، تکرار میشود. کودک به این دلیل این رفتار را انجام میدهد که احساس میکند با این رفتار، میتواند از اتفاق بدی جلوگیری کند و یا احساس بهتری داشته باشد. این رفتارها شاید خیلی ساده به نظر آیند مثل شستن چندبارهی دستها در یک ساعت.
برخی اوقات کودکان مبتلا به OCD ممکن است رفتارهایی دربارهی پاکیزگی بروز دهند و بیش از حد به آن اهمیت دهند و گاهی باید بیش از حد روی کاری تمرکز کرده و بارها و بارها آن را انجام دهد. این وسواس و اجبار در طول روز ممکن است بارها و بارها تغییر کند.
درمان OCD
نخستین گام برای درمان، مشاوره با یک متخصص است. یک متخصص سلامت روان میتواند مشخص کند که این اضطراب یا پریشانی به دلیل رویدادهای آسیبزایی که واقعا رخ داده، اتفاق افتاده یا اینکه ترسهای گوناگون، باعث بروز آن شده است.
گاهی به دنبال درگیر شدن کودک به OCD ممکن است اضطراب، افسردگی و یا رفتارهای مخرب نیز رخ دهد.
درمان کودک مبتلا به OCD شامل رفتاردرمانی و دارو است. رفتاردرمانی به کودک کمک میکند تا افکار منفی را به روشهای مثبتتر و موثرتری تبدیل کند. این درمانها شامل قرار دادن تدریجی کودک در معرض ترسهایش در یک محیط امن است و به او کمک میکند تا یاد بگیرد، وقتی آن رفتار را انجام نمیدهد، اتفاقات بدی رخ نمیدهد. این کار در نهایت باعث کاهش اضطراب میشود.
رفتاردرمانی به تنهایی موثر است اما در برخی کودکان، ترکیبی از رفتاردرمانی و دارودرمانی توصیه میشود. خانوادهها و مدارس میتوانند به کودک کمک کنند تا استرس و اضطراب خود را مدیریت کند و در این راه، بخشی از فرآیند درمانی او باشند. آنها باید یاد بگیرند چگونه از کودک حمایت کنند.
دقیقا مشخص نیست چرا برخی از کودکان، به OCD مبتلا میشوند. شماری از کودکان مبتلا به این اختلال، دارای تیکهای گوناگون نیز میشوند.
برخی از مطالعات نشان میدهد که ممکن است مشکلات سلامتی در دوران بارداری و تولد، منجر به اختلال OCD شود.