«صبح من» با مناسبتها: «اقرأ»؛ بخوان محمد(ص). درس اول بعثت، «خواندن» است. «بخوان تا رستگار شوی». گوش به فرمان باش. قرار است دریچه اسرار الهی باشی.
آسمان مال توست. زمین و دریا و همه، با تو به سخن مینشینند. کافی است، بخوانی. «بخوان» ریشهی خلقت را. «بخوان» آنچه نمیدانند. «بخوان» به اسم پرودگاری که همه چیز را آفرید تا بشر دست از لجاجت بردارد و به عبادت بنشیند.
«بخوان» که مُسخَّر کردم زمین و زمان را برای کسی که بخواهد. بخوان، نعمت فراوان دَهم. «بخوان» که سؤال و جواب از نعمت، لازم است. «بخوان» که منِ پروردگار از رگ گردن به آدم نزدیکتریم.
«بخوان» بخشندهام. میبخشم تا برگردد. میبخشم تا اطاعت کند نه افسار پاره کند. «بخوان» برای بشر که اگر راه کج رفت، اصرار کرد، عذابم گریبان میگیرد. بخوان، همه را دوست دارم که رحمانم. بخوان بترسید از روز «عبوساً قمطریراً»۱ از «وَالتفت الساق بالساق»۲٫
همه را «بخوان». بگذار خودش تصمیم بگیرد. تو تنها بشیری و نذیری. تو نبی و رسول تا قیامتی.
«بخوان» اقوام قبل سرگذشتشان چه شد. از هود و عاد و ثمود تا بنی اسرائیل و همه. همه را «بخوان».
«بخوان» که در انتخاب دین آزادند اما راه و روشش مشخص است. نمیتوانند یکی را قبول و دیگری را رد کنند. همه اسلام را باید بپذیرند. باید برای نافرمانی پاسخ دهند. برای تغییر راه و روش باید پاسخ دهند.
«بخوان» که از جانب خود سخن نمیگویی. همه در لوح محفوظ پا برجاست. «بخوان» که منتظرم تا برگردند. بگو اگر مادر و پدر دلسوزند و رئوف منِ خدا آن دو را آفریدم، پس اعتماد کن.
- توصیف قیامت به «روز عبوس و سخت» کنایه از وضع وحشتناک آن روز است.
- . و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد