تاریخ : جمعه, ۹ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 29 November , 2024
1

(تصاویر) ناگفته‌هایی درباره‌ی حجاری‌های تخت جمشید

  • کد خبر : 17837
  • 24 خرداد 1402 - 9:00
(تصاویر) ناگفته‌هایی درباره‌ی حجاری‌های تخت جمشید
امپراطوری عظیم و باشکوه هخامنشیان، قطعاً نیازمند یک پایتخت پرشکوه بود که تا چند هزار سال آینده هم باعث حیرت بازدیدکنندگان شود. بنابراین پادشاهان هخامنشی تمام تلاش خود را برای ساختن کاخ‌ها و پایتختی بی‌نظیر به کار بستند. در حجاری های تخت جمشید، رازهای زیادی نهفته است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره کرده‌ایم... .

«صبح من» با تاریخ: برجسته‌کاری‌های تخت جمشید زمانی حک شدند که امپراتوری ایران در زمان سلطنت هخامنشیان در اوج قدرت بود.

به گزارش «صبح من»؛ زمانی که داریوش کبیر، به اوج حکومت خود رسید، امپراتوری پارسی اکثریت خاور میانه، آفریقای شمالی و آسیای مرکزی و حتی دره سند هندوستان امروزی را دربرگرفته بود.

این امپراتوری عظیم سزاوار یک پایتخت عظیم بود. سال ۵۱۵ پیش از میلاد، نخستین ساخت و ساز در تخت جمشید آغاز شد؛ یک کلان‌شهر کاملاً جدید واقع در کوه‌های ایران امروزی. عملکرد واقعی این سازه که به عنوان مرکز روزانه‌ی مدیریت بیش از حد دورافتاده بود، مرکزی عظیم برای برگزاری تشریفات بود، به ویژه برای میزبانی از مشاهیر و افراد سرشناس خارجی در جریان برگزاری مراسمی مانند نوروز که سال نوی ایرانی است.

شاید مکان این کلان‌شهر را کوروش انتخاب کرده باشد، اما در پایان، داریوش بر بیشتر طراحی و ساخت و ساز ساختمان‌های کلیدی آن نظارت داشت. او برای تزیین این ساختمان‌ها با برجسته‌کاری‌های کوتاه متعدد و پرتجمل، به مجسمه‌سازان ماموریت داد. اگرچه ایرانیان از طریق کتیبه‌ها و برخی نوشته‌ها اطلاعاتی را در این خصوص ثبت کرده‌اند، سنت تاریخی آن‌ها تا حدی زیادی شفاهی و تصویری بود. این برجسته‌کاری‌های زیبا نه تنها بازتاب تاریخ و شکوه این امپراتوری باستانی بودند، بلکه داستان‌شان را حتی برای بازدیدکنندگان امروزی نقل می‌کنند.

۱- هنر تقلیدی زندگی در آپادانا

یکی از شاخص‌های کلیدی هویت آپادانا یعنی سالن پر زرق و برق تماشاچیان در مجموعه کاخ، مجموعه‌ای از مجسمه‌های برجسته‌کاری کوتاه است که دیوارها و پلکان را پوشانده‌اند. این تصاویر نگهبانان، درباریان و سفیران هر گوشه از امپراتوری ایران را به تصویر کشیده‌اند. مورخان و باستان‌شناسان موفق شدند گروه‌های منفردی از جمله مصریان، اشکانیان، اعراب، بابلی‌ها، نوبی‌ها، یونانی‌ها و بسیاری دیگر را شناسایی کنند. این برجسته‌کاری‌ها نه تنها گواه مللی است که به ایرانیان ادای احترام می‌کردند، بلکه جزئیات مهمی را در مورد آن ملل، به‌ویژه کالاها و ارزش‌های مرتبط با آن‌ها در اختیار مورخان قرار می‌دهند.

گروهی از ارامنه در حال آوردن اسب نر هستند و به نقل از استرابون نویسنده یونانی، ارامنه به داریوش ۲۰۰۰۰ کره اسب پیشکش کردند. هیئت هندی طلا و یک بوفالو می‌آورد و نوبی‌ها از جنوب مصر یک عاج فیل و یک اوکاپی (حیوانی شبیه زرافه) قدیم می‌کنند. مورخان با بررسی برجسته‌کاری‌های تخت جمشید حتی حرکت شترهای یک کوهانه و دو کوهانه را شناسایی کرده‌اند، شتر یک کوهانه نماد ادای احترام هیئت‌های عربی و شتر دو کوهانه همراه گروه‌های فرهنگی ایرانی ظاهر شده است.

۲- همه برجسته‌کاری‌ها به پادشاه اشاره می‌کنند

شاید عجیب‌ترین و محبوب‌ترین ادای احترام از سوی شوشی‌ها باشد که یک شیر و دو توله‌اش را به داریوش هدیه می‌دهند. شیر نماد سنتی سلطنت در ایران است. در تخت جمشید مکرراً نماد شیر را می‌توان یافت، چون هدف اصلی شهر، معطوف کردن توجه به پادشاه بزرگ ایران بوده است. برجسته‌کاری مرکزی که اکنون در موزه باستان‌شناسی تهران به نمایش گذاشته شده است، تمرکز اتاق و تمام پیکره‌های کنده‌کاری شده آن را به تصویر داریوش معطوف می‌کند که بر تخت سلطنت نشسته است، پسرش در کنار اوست و هدایای بازدیدکنندگان را دریافت می‌کند.

این دو احتمالاً داریوش و پسرش خشایارشاه هستند، اما نقش برجسته‌ها عمدا مبهم هستند و هیچ ویژگی منحصربه‌فردی از خود داریوش را به تصویر نمی‌کشند. به این ترتیب، این نقش برجسته می‌تواند تصویر بزرگ و نمادینی از سلسله قدرتمند هخامنشی، شاه بزرگ و جانشین آماده، در مرکز امپراتوری بزرگ ایران باشد.

بردباری پادشاه و امپراتوری ایرانی که در این آثار نیز منعکس شده تا حدودی منحصر به پادشاهی‌های باستانی است. در حالی که در آثار هنر یونانی و رومی رهبران غالباً در حال درهم‌کوبیدن کشورهای اطراف به تصویر کشیده شدند، درباریان ایرانی در حالی به تصویر کشیده شدند که آن‌ها را با دست به سمت داریوش هدایت می‌کنند. این تصویر برای همه کسانی که وارد تالار می‌شدند یک تبلیغ قدرتمند بود، تبلیغی که تا حد زیادی واقعیت هم داشت. کوروش تلاش کرد یک امپراتوری بسازد که ملل تسخیرشده‌اش را با هم ادغام کند و به فرهنگ‌ها و مذاهب آن‌ها احترام بگذارد.

۳- برجسته‌کاری‌های تخت جمشید یکی از قدیمی‌ترین نقوش اساطیری را به تصویر می‌کشند

در چهار مکان مجزا در اطراف تخت جمشید، تصویری از شیری نقش بسته است که با گاو نر درگیری دارد. قدمت این درون‌مایه حداقل به عصر حجر بازمی‌گردد و هنوز درباره معنای دقیق آن بحث می‌شود. به یک معنا، مبارزه نمادی است برای ابدیت، تنش دائمی زندگی در برابر مرگ که هر یک دیگری را رها می‌کند.

گمان می‌رود برجسته‌کاری تخت جمشید نماد شکست زمستان باشد که به صورت گاو نر در اعتدال بهاری به شکل شیر نشان داده شده است، بنابراین منعکس‌کننده جشن سال نو است که کاخ میزبان برگزاری آن بوده است. با این حال، در حالی که شیر نماد سلطنت ایرانی است، خود گاو نر به طور سنتی نماد ایران است. مبارزه سنگی دائمی میان شیر و گاو، شاید بازتابی از خود سلطنت هم باشد. شیر بر گاو تسلط دارد، اما شیر هم بدون گاو نمی‌تواند زندگی کند.

۴- برجسته‌کاری‌ها تنها سایه‌ای از شکوه اصلی خودشان هستند

دانشمندان روی نمونه‌های سطحی گرفته‌شده از نقش برجسته‌های آهکی تخت جمشید آزمایشاتی انجام دادند و دریافتند که آن‌ها همگی در زمان خودشان نقاشی شده‌اند. آن‌ها توانستند رنگدانه‌های بدست‌آمده از آبی مصری، آزوریت، مالاکیت، هماتیت، سینابار، اخرای زرد و حتی یک کانی سبز نادر تیرولیت را شناسایی کنند. تصور کنید این آثار که تا به امروز پرابهت و جذاب هستند در زمان خودشان که با رنگ‌های درخشان مزین شده بودند، چگونه به نظر میرسیدند.

۵- نقش برجسته‌های بازمانده تنها بخشی از عظمت گذشته‌شان هستند

سلطه هخامنشیان با آمدن اسکندر مقدونی پایان یافت. او و سربازانش تخت جمشید را در حالتی پرتنش تسخیر کردند. خشم طولانی مدت از غارت آتن توسط ایرانیان در یک قرن قبل، و ناراحتی از اینکه به تازگی پرهزینه‌ترین نبرد خود را در دروازه‌های ایرانی انجام دادند، سربازان سرسخت نبرد را وارد یک طوفان احساسی کرده بودند. یک شب، مهمترین ساختمان‌های تشریفاتی در آتش سوختند.

گفته می‌شود اسکندر از این نابودی پشیمان شده بود، اما آسیب وارد شده بود و شواهد وحشتناک آن بجا مانده بود. تغییر رنگ دیوارهای آجری آپادانا گواه دمای بالا بود. مقدار زیادی آوار، حیاط بین آپادانا و تالار صدستون را پوشانده بود که از آنجا آتش، موجب فروریختن سقف چوبی شد. باستان‌شناسان در ساختمان‌های کاخ، زغال چوب و خاکستری را یافتند که کف‌ها را پوشانده بود و حتی روی برخی از ستون‌ها هنوز آثار سوختگی سیاه آتش وجود داشت.

از قضا، این آتش فاجعه بار یک جنبه مثبت داشت. این آتش موجب فروریختن دیوارهای ساختمانی شد که محل نگهداری بایگانی اداری تخت جمشید بود و الواح زیر آن در پی این ریزش مدفون شد. بدون ریزش این آوار روی الواح، آنها احتمالاً در طول هزاران سال بعد از بین می‌رفتند. به لطف این حادثه، اکنون باستان‌شناسان توانستند آن سوابق را به دقت حفاری کرده و برای مطالعات بیشتر احیاء کنند.

لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=17837

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.