«صبح من» با مناسبتهای مذهبی: رحلت پیامبر اکرم(ص) براى حکومت اسلامى و امت اسلام حادثهاى سخت و جانسوز بود تا جایی که امام على(ع) میفرماید: «گویا در و دیوار خانه فریاد میزد.»
به گزارش مجلهی خبری «صبح من»، در این مطلب بنابر آن است که پیامدهاى رحلت پیامبر اکرم(ص) از نگاه تنها یادگارش، حضرت فاطمه سلام الله علیها بیان شود. او که هم مردمان مکه و مدینه را دیده و هم شاهد حیات پیامبر اکرم(ص) بوده و هم در کنار پیامبر و حضرت امیر(ع) حوادث ریز و درشت عصر نبوت و روزهاى بعد از رحلت و حوادث تلخ و دردناک آن ایام کوتاه را به دقت زیر نظر داشته است. آرى او میتواند پیامدهاى تاسفبار رحلت پیامبر را خوب بیان کند. در اینجا به مواردى از آنها میپردازیم:
آن حضرت در خطبه فدکیه و خطبهاى که بعدا در جمع زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند، ایراد فرمودهاند، پیامدهاى رحلت پیامبر را بیان میکنند از جمله آنها عبارتند از:
۱ـ ایجاد ضعف و سستى در میان مردم
حضرت در خطبهای که در حضور زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند نیز این امر را تذکر دادند و با تاسف فرمودند: «چه زشت است سستى و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و کوشش.»
۲ـ به وجود آمدن تفرقه و اختلاف
«استنهر فتقه وانفتق رتقه؛ تشتت و پراکندگى گسترش یافت و وحدت و همدلى از هم گسست.»
«استنهر» از نهر به معناى وسعت و زیادى است، «فتق» به معناى جدایى و پاره پاره شدن است. «انفتق» از انفتاق یعنى شکافتن و «رتق» هم به معناى همبستگى و اتحاد است.
در قرآن کریم نیز آمده است که: «ان السموات والارض کانتا رتقا ففتقناهما؛ (آیا کافران ندیدند) که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم.»
۳ـ امید و آرزوهاى مسلمانان به ناامیدى تبدیل شد
آنان که به پیامبر اکرم(ص) و احکام عالیه اسلام ناب حضرتش دلخوش کرده بودند از نعمت دین الهى و حکومت اسلامى بهره مند گشته بودند. اکنون با دیدن حوادث بعد از آن حضرت مایوس شده و امیدشان به یاس مبدل گشت.
« واکدت الامال.»
۴ـ به حریم پیامبربى حرمتى شد
«اضیع الحریم و ازیلت الحرمه عند مماته؛ هنوز جسد مبارک پیامبر بر زمین است. در اجتماع سقیفه بدون نظرخواهى از خاندان پیامبر به تعیین جانشین براى آن حضرت مىپردازند. و حق اهل بیت حضرتش را ضایع میکنند.
چنانکه حضرت على(ع) میفرماید: «فبه خدا سوگند نه در فکرم مىگذشت و نه در خاطرم میآمد که عرب، خلافت را پس از رسول خدا از اهل بیت او بگرداند یا مرا پس از وى از عهدهدار شدن حکومت باز دارند.»
و حتى در لحظات واپسین عمر حضرت و هنگام رحلت ایشان، هنگامى که قلم و لوحى طلب فرمودند به آن حضرت بىحرمتى کردند و نداى «فانه یهجر» سر دادند.
و مدتى هم از رحلت حضرت نگذشت که به در خانه تنها یادگارش آمدند و چه بى حرمتیها که نکردند. چنانکه حضرت زهرا فرمود: «یا ابتاه یا رسول الله هکذا کان یفعل بحبیبتک وابنتک….
یا ابتاه یا رسول الله ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب وابن ابى قحافه ؛ بابا ای رسول خدا پس از تو از دست زاده خطاب و زاده ابى قحافه چه بر سر ما آمد.»
۵ـ خط نفاق و دورویى آشکار شد
« ظهر فیکم حسکه النفاق.»
حضرت در جاى دیگرى از همین خطبه، با کنایه زیبایى به این نفاق افکنى پرداخته است و فرموده است: «شیر را اندک اندک با آب ممزوج نمودید و به بهانه این که آب مىنوشید، شیر را خوردید (کنایه از نفاق است که تظاهر به عملى میشود که در واقع خلاف آن است) و براى نابودى اهل بیت او در پشت تپهها و درختان کمین کردید. و ما بر این رفتار شما که مانند بریدن کارد و فرو بردن نیزه در شکم، دردآور و کشنده است صبر میکنیم.»
۶ـ دین و معنویت کم رنگ شد
« و سمل جلباب الدین.»
«جلباب» چادر یا عبایى که بدن انسان را مىپوشاند، حضرت زهرا(س) تعبیر به جلباب دین فرموده. چون دین نیز تمام زوایاى زندگى فردى و اجتماعى انسان را در بر میگیرد، همانگونه که چادر و عباء تمام بدن انسان را در بر میگیرد.
و در عبارتى دیگر فرمودهاند: «… اطفاء انوار الدین الجلى و اهمال سنن النبى الصفى؛ به خاموش کردن انوار درخشان دین و بى اهمیت کردن و مهمل گذاردن سنتهاى پیامبر برگزیده خدا همت گماردید.»
۷ـ مردم دچار بىتفاوتى شدند
حضرت خطاب به انصار که با جان و مال پیامبر را کمک کرده بودند چنین فرمودند: «ای گروه جوانمرد، ای بازوان ملت و یاوران اسلام، این غفلت و سستى و ضعف شما در حق من و تغافل و بىتفاوتى و خوابآلودگى درمورد دادخواهى من، چیست؟»
۸ـ مردم پیمان شکنى کردند
فرمودند: «پس چرا بعد از بیان حق حیران و سرگردانید، و بعد از آشکار کردن عقیده پنهان کارى میکنید و بعد از آن پیشگامى و روى آوردن به عقب برگشته پشت نمودهاید.»
حضرت زهرا سلام الله علیها، در این فراز به حادثه غدیر اشاره میکند که پیامبر اکرم(ص) آن را براى مردم بیان فرمود و به آنها اعلام کرد و آنان نیز با على (ع) بیعت کردند. اما اکنون بیعت خود را شکستند.
۹ـ مردم دچار وسوسه هاى شیطانى شدند
« تستجیبون لهتاف الشیطان الغوى؛ به شیطان گمراه کننده پاسخ مثبت دادید.»
و در جاى دیگر از خطبه فرموده اند: « اطلع الشیطان راسه من مغزره هاتفا بکم فالفاکم لدعوته مستجیبین؛ شیطان سر خود را از مخفی گاه به در آورد. شما را فراخواند، دید که پاسخگوى دعوت باطل او هستید….»
«مغزر» یعنى مخفى گاه. در اینجا شیطان به سنگ پشت و خارپشت تشبیه شده است. چون آن هم وقتى دشمن را میبیند، سرش را در لاک خود فرو میبرد. اما وقتى که محیط را بدون خطر احساس کرد، سر خود را بیرون میآورد. شیطان نیز تا وقتى که پیامبراکرم (ص) زنده بودند، سرش را در لاک خود فرو برده بود و جرات نمىکرد خود را نشان دهد. ولى بعد از آن سرش را بیرون آورد و به تحریک مردم پرداخت.
۱۰ـ شتاب در شنیدن حرفهاى بیهوده و بى اساس
«ای گروه مردم که به سوى شنیدن حرف هاى بیهوده شتاب مىکنید، و کردار زشت زیانبار را نادیده میگیرید.»
۱۱ـ نطفه مظاهر فساد روئیدن گرفت
در پایان خطبه عیادت خطاب به زنان مهاجر و انصار فرمود: «به جان خودم سوگند نطفه فساد بسته شد، باید انتظار کشید تا کى مرض فساد پیکر جامعه اسلامى را از پاى درآورد که پس از این از پستان شتر به جاى شیر خون بدوشید و زهرى که به سرعت هلاک کننده است.»
۱۲ـ فرصت طلبان به سر کار آمدند
حضرت سلام الله علیها در فرازهایى از خطبه فدکیه به گروههاى فرصت طلب که منتظر بودند تا بعد از رحلت پیامبر از موقعیت بهره برند پرداخته و ویژگى هاى آنها را نیز بیان فرموده است.
اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman