تاریخ : دوشنبه, ۲۶ شهریور , ۱۴۰۳ Monday, 16 September , 2024
4

شهر ارواح ـ فصل سوم، بخش سوم

  • کد خبر : 60078
  • 08 شهریور 1403 - 13:00
شهر ارواح ـ فصل سوم، بخش سوم
اینجا شهر ارواح است. شما با زامبی‌ها، اسکلت‌ها، ترول‌ها، جادوگرها و موجودات ترسناک دیگر روبرو خواهید شد. در این شهر، اتفاقات عجیب و ترسناکی رقم می‌خورد. اگر تحمل حضور در شهر ارواح را ندارید، خواندن این داستان را به شما توصیه نمی‌کنیم!

مجله‌ی خبری «صبح من»: فاکس پرسید: «مگه چی کار کردیم؟ دلیل خاصی که وجود نداره!»
مرد گفت: «فاکس، از تو دیگه انتظار نداشتم! خب معلومه دیگه؛ به خاطر درگیری با اشرار یا به قول خودشون حکومت جدید!»

فاکس گفت: «باید هرجه زودتر از شهر بیرون بریم!»
مرد به تأیید گفت: «آره حق با توست.»

پس از پایان مکالمه‌ی مختصر مرد و فاکس، آن دو سریع به راه افتادند. سعی می‌کردند از کوچه‌های فرعی عبور کنند تا شناسایی نشوند اما این موضوع هم از ریسک بالایی برخودار بود؛ چراکه مرد و فاکس، شناخت کافی از آن منطقه نداشتند.

مرد کوچه‌ی تاریکی را نشان داد و گفت: «از این طرف!» به طرف کوچه رفتند که ناگهان با بن‌بستی روبرو شدند. مرد از عصبانیت لگدی نثار دیوان بن‌بست کرد. وقتی داشتند به دنبال راهی برای فرار از این مخمصه می‌گشتند؛ صدای سگ‌های مامورهای امنیتی و فریاد پلیس‌های خشمگین به گوششان رسید.

مرد گفت: «یا حالا یا هیچ وقت!» و از کوچه به بیرون دوید؛ فاکس هم پشت سر مرد حرکت می‌کرد.
فاکس پرسید: «داری چی کار می‌کنی؟ داریم صاف می‌ریم تو دام پلیس ها!»

مرد گفت: «به من اعتماد کن!» و سریع‌تر دوید.

وقتی به پلیس‌ها رسیدند، مرد لگدی حواله‌ی یکی از آنها کرد و خطاب به فاکس فریاد زد: «می‌دونم دیوانگی محضه اما بهشون حمله کن! نقشه خاصی وجود نداره!»

فاکس به دو پلیسی که مشغول انتقال پلیس مجروح بودند، حمله کرد؛ چنگال‌های مرگبارش را به رخ کشید و صدای فریاد پلیس‌ها بلند شد.

مرد فریاد زد: «فاکس! کافیه … بیا دنبال من!» و راه یکی از کوچه‌های فرعی را در پیش گرفت.

فاکس از روی چند پلیس مجروح، عبور کرد و به دنبال مرد رفت. مرد و فاکس ناگهان سر از خیابانی که به دیوارهای شهر منتهی می‌شد، درآوردند. مرد برای فاکس قلاب گرفت و او را به آن طرف دیوار منتقل کرد؛ اما هدف‌گیری اشتباه بود و فاکس نقش بر زمین شد! برنامه‌ی آن‌ها این بود که فاکس به روی گاری کاه بپرد که محاسبات درست از آب درنیامد! سرانجام مرد با کمک فاکس، از آن کشور خارج شد.

ادامه دارد…

اخبار «صبح من» را در بله و ایتا دنبال کنید:
کانال «صبح من» در بله:
https://ble.ir/sobheman
کانال «صبح من» در ایتا:
https://eitaa.com/Sobheman

لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=60078
  • نویسنده : امیرعلی شعبانی
  • منبع : صبح من
  • 22 بازدید
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.