تاریخ : شنبه, ۱۴ مهر , ۱۴۰۳ Saturday, 5 October , 2024
3
شرمندگی تا کی دختر؟ بخش هفتم

آیا می‌توان بین «کار» و «زندگی» تعادل برقرار کرد؟

  • کد خبر : 36545
  • 07 بهمن 1402 - 13:00
آیا می‌توان بین «کار» و «زندگی» تعادل برقرار کرد؟
در سلسله‌ مطالب برگرفته از کتاب «شرمندگی تا کی دختر؟» با ریچل هالیس همراه بودیم تا راه‌های غلبه بر موانع برای رسیدن به هدف را دنبال کنیم. در این بخش، به دغدغه‌های مادران شاغل پرداخته شده است. در ادامه، با ما همراه باشید.

یک اصل همزمان وجود دارد. شما نه می‌توانید بر اساس قضاوت‌های دیگران زندگی کنید و نه می‌توانید آنها را مقصر اشتباهات خود بدانید. باید از مسیر زندگی خود با آغوش باز استقبال کنید. باید بپذیرید که شما خودتان مسئول اتفاقات زندگی خودتان هستید.

شاید برخی بگویید، نمی‌توانم رویاهای خود را دنبال کنم و در عین حال، مادر، دختر و کارمند خوبی هم باشم. می‌توانید واژه‌ی «مادر» را از این بهانه حذف و در عوض هر چیز دیگری غیر از آن را به سلیقه‌ی خود جایگزین کنید؛ همسر، خواهر، دوست و … .

اما باید بگویم من از این بهانه متنفرم چرا که با روح و روانم بازی می‌کند. نه به این خاطر که شاید به آن باور داشته باشید بلکه خودم هم به آن اعتقاد دارم. می‌دانید چند سال از عمرم را بیهوده صرف راضی نگه داشتن دیگران از خود کردم؟ می‌دانید تا چه اندازه علاقه‌ام به کار کردن را مورد شماتت قرار دادم در حالی که مادران دیگری که می‌شناختم، همگی خانه‌دار بودند؟

بیشتر ما در زندگی با این بهانه مواجه شده‌ایم و عده‌ی زیادی هم از اهدافی که به قیمت از بین رفتن شادی دیگران تمام شوند، دست کشیدند. شما قصد دارید به باشگاه بروید. رفتن شما به باشگاه مستلزم آن است که همسرتان از بچه‌ها مراقبت کند بنابراین ورزش را شروع می‌کنید اما همسرتان دوست ندارد این کار را انجام دهد. چه بد! حدس من است که شما از رفتن به باشگاه، منصرف می‌شوید.

یا شاید قصد مهاجرت به شهر دیگری را دارید اما خانواده، وابستگی زیادی به شما دارند و اگر از آنها دور شوید، از غصه‌ی دوری شما، دق می‌کنند. مشکلی نیست. احتمالا تا ابد در همین شهر زندگی می‌کنید.

یا اینکه قصد دارید در دوران بازنشستگی به رویای جوانی خود که همان مسافرت کردن است، جامه‌ی عمل بپوشانید اما دخترتان روی کمک شما برای بچه‌داری حساب باز کرده است. خیلی خب. بهتر است که دیدگاه شما در مورد زندگی‌تان نادیده گرفته شود.

در هر صورت، در تمام این موارد، خوشحالی دیگران بیش از خوشحالی شما اهمیت دارد. غیر از این است؟ آنها بیش از شما اهمیت دارند.

بهترین راه برای آنکه یک مادر، دختر، خواهر، دوست یا هر چیز خوب دیگری باشید این است که دقیقا همانی شوید که دیگران دوست دارند، درست است؟

اما شما تنها یک بار زندگی خواهید کرد و هیچ وقت هم متوجه نمی‌شوید که این یک شانس چه زمانی به اتمام می‌رسد پس نمی‌توانید این شانس را هم فدای دیگران کنید.

منظورم این نیست که صرفا خودتان را ببینید یا اینکه زندگی را فقط برای خودتان بخواهید. بخشی از زندگی ما در تعامل با دیگران شکل می‌گیرد. اما مسأله اینجاست که بیشتر ما هیچ مشکلی با کمک به دیگران نداریم اما نمی‌توانیم به خودمان کمک کنیم!

فرض کنیم شما بخش بزرگی از زندگی‌ خود را صرف تفکر در مورد دیگران و مراقبت از آنها، حضور به عنوان یک عضو خانواده، کارمند و یا دوست کرده‌اید اما می‌خواهم به شما بگویم مادامی که اهداف و رویاهایی در سر می‌پرورانید، روی آنها تمرکز کنید حتی اگر به قیمت کم‌رنگ شدن حضور شما در کنار اطرافیانتان تمام شود.

می‌خواهم شما را تشویق کنم این سوال را از خودتان بپرسید که آیا فلان چیز حقیقت است یا صرفا یک عقیده یا اظهارنظر به شمار می‌رود؟

عقیده‌ی بسیار معروف وجود دارد که نقش بسیار سرنوشت‌سازی در مورد توانمندی‌ها و نقاط ضعف شما دارد. این عقیده، در مورد ایجاد تعادل میان کار و زندگی است. این تفکر که کار و زندگی می‌توانند کاملا در تعادل باشند، یک عقیده و اظهارنظر است.

این سوال بسیار متداولی است که مادران شاغل همواره از خود می‌پرسند که چگونه میان کار و خانواده، تعادل برقرار کنند. این یک پرسش کلیدی به شمار می‌رود و دست کم می‌تواند به شما دلگرمی دهد که همه‌ی مادران شاغل با چنین پرسشی روبرو هستند.

اما چیزی که من باید به شما بگویم این است که ایجاد تعادل میان کار و زندگی، یک افسانه است! فکر نمی‌کنم هیچ خانمی توانسته باشد چنین تعادلی را برقرار کند اما با این وجود نسبت به آنچه خانم‌های دیگر انجام داده‌اند، خوش‌بین هستم.

ایجاد تعادل میان کار و زندگی، یک عقیده‌ی فردی است که رسانه‌ها روی آن مانور داده‌اند بنابراین وقتی نمی‌توانیم این تعادل را برقرار کنیم و سعی می‌کنیم همه‌ی کارها را به نحو احسن انجام دهیم، فکر می‌کنیم فقط ما هستیم که از عهده‌ی برقراری چنین تعادلی برنمی‌آییم. این نقطه ضعف باعث می‌شود به عنوان یک مادر، احساس شکست کنیم.

تعادل میان کار و زندگی تلویحا بیان می‌ند که این دو مقوله در تعادل کامل هستند و بر اساس معیار زندگی شما تقسیم می‌شوند. کار و زندگی شخصی همواره در نبرد با یکدیگر هستند تا در اولویت اهداف شما قرار بگیرند چرا که هر دوی آنها برای پیروزی، مستلزم توجه کامل شما هستند.

این ترازو، هیچ وقت متعادل نمی‌شود دایما و بسته به میزان توجهی که به یک موضوع می‌کنیم، بالا و پایین می‌رود. فکر می‌کنم این عدم تعادل، در مورد بیشتر ما صدق می‌کند و هیچ تفاوتی هم نمی‌کند در چه مقطعی از زندگی باشیم. تنها راهکاری که باعث می‌شود از این بحران بیرون بیاییم، این است که با خودمان و زندگی‌مان صادق باشیم و بدانیم که اولویت‌های ما کدامند.

در بخش بعدی، ریچل هالیس با بیان بخش‌هایی از زندگی خود به عنوان یک مادر، همسر و کارآفرین، سعی می‌کند مادران شاغل را از این فکر که برای زندگی، همسر و فرزندان خود، وقت کافی نگذاشته‌اند، رها کند.

تهیه، تنظیم و تخلیص: مجله‌ی خبری «صبح من»
لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=36545
  • نویسنده : ریچل هالیس
  • منبع : شرمندگی تا کی دختر؟
  • 2191 بازدید
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.