مجلهی خبری «صبح من»: آیا از نشستن سر کلاس جغرافی جانتان به لبتان میرسد؟ آیا جغرافی از تماشای یک تلویزیون خاموش هم برایتان ملالآورتر است؟ آیا اصلاً از حرفهای معلمهای جغرافی و جغرافیدانها سر در میآورید؟ پس با ما همراه باشید!
* ترجمهی روان و سر راست: به گروهی جزیره که در کنار هم فرار داشته باشند، «مجمعالجزایر» میگویند. درست به همین سرراستی. در زبان انگلیسی این کلمه در اصل از کلمهی «دریای اصلی» در زبان یونانی گرفته شده که برای اشاره به دریا و جزیرههایی که توی آن وجود داشت، به کار میرفت. ولی امروزه به معنای خود جزیرههاست. اشکال کار اینجاست که جغرافیدانهای ترسناک در جایی که میتوانند از یک کلمهی فنی و سخت مثل «مجمعالجزایر» استفاده کنند، از استفاده از کلمههای ساده و سرراست مثل «جزایر گروهی» بیزارند. اینکه چرا آنها این کار را میکنند، جزو اسرار است!
به هر حال، بزرگترین مجمعالجزایر دنیا، «اندونزی» است. این مجمعالجزایر با بیش از ۱۳۶۰۰ جزیره، حدود ۴۷۰۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد.
اما جزیرهها جز درخت نخل و لم دادن در ساحل آن چیزهای دیگری هم دارند. جزیرهها، بزرگ باشند یا کوچک، گرم باشند یا سرد، دوردست باشند یا نزدیک، همگی سرهای بیریختشان را از آب بیرون آوردهاند. در سلسله مطالبی که از این پس دربارهی «جزیرههای دورافتاده» با شما به اشتراک خواهیم گذاشت، میتوانید:
بیرون آمدن یک جزیرهی کاملاً نو را از در آب تماشا کنید؛
کشتی شکستگی و تنها زندگی کردن در جزیرهای دوردست را تجربه کنید؛
بفهمید که چرا دودوی بدشانس نمیتواند پرواز کند؛
و در کنار راهنمای جزیرهنوردیتان، به دنبال یک جزیرهی اسرارآمیز و گمشده بگردید.
شاید زندگی کردن در جزایر دوردست خیلی جالب و هیجانانگیز باشد. اما تک و تنها رها شدن در وسط ناکجاآباد در حالی که فقط چند تا بز همنشینتان هستند… راستش بعد از گذشت یکی دو هفته میتواند دلتان را بزند.
پیشنهاد میکنیم پیش از آنکه چمدانهایتان را برای بزرگترین سفر زندگیتان به جزیرههای دورافتاده همراه «صبح من» ببندید، ابتدا در بخش بعدی، داستان زندگی ملوان کشتی شکستهای را بخوانید که سر از جزایر دورافتاده در آورد… .