«صبح من» با سینما و تلویزیون: کاربری در توییتر با به اشتراک گذاشتن سکانسی از یک دورهمی از فیلم اجاره نشینها خواستار مشارکت دیگر کاربران در جهت به اشتراک گذاشتن تصاویری از دورهمیها غذاخوردنهای معروف سینمایی شده بود، ما اینجا برخی از انتخابهای کاربران را دستچین کردیم، از شماری از معروفترین فیلمهای سینمای ایران.
اجاره نشینها
فیلم محبوب مهرجویی را احتمالا هر ایرانی حداقل یک بار دیده است، مهرجویی کلا استاد سکانسهای دورهمی و غذاخوردن است و این سکانس اجارهنشینها هم که خب سرآمد است.
پدرسالار
سریال محبوب دهه هفتاد به واسطه فضای داستانی که داشت، از این سکانسهای دور سفره نشستن زیاد داشت، اساسا کل منازعات پدرسالار حول سفره شکل میگرفت.
مهمان مامان
باز هم مهرجویی و یک سکانس غذا خوردن دسته جمعی باشکوه، مهمان مامان هم البته جزو فیلمهای محبوب مهرجوییست. اینجا و این دورهمی یک نشانه کامل از وفاق و همدلی است.
یه حبه قند
فیلم محبوب صداوسیما و سنتیترها، سانتیمانتالترین کار رضا میرکریمی، آکنده از دور سفره نشستنهای نوستالژیک، اینجا هم سفره بیشتر از هر چیز کنار هم بودن را یادآور میشود.
خانه به دوش
سفره و دورهم غذا خوردن در کارهای عطاران بیشتر از هر چیز فرصتی برای خلق موقعیتهای کمیک است، خانه به دوش هم که خب معرف حضور است، این دیالوگ معروف ریختن قیمه در ماست از همین سکانس آمد.
ماهیها عاشق میشوند
فیلم شیک علی رفیعی با میزانسنها دلفریبش تا سالها در حافظه سینمادوستان ایرانی خواهد ماند، سفره و دورهمیهای این فیلم بیشتر از هر چیز ظرافت و زیبایی دارد.
فروشنده
ساخته کمتر محبوب اصغر فرهادی که دورهمیهای غذا خوردنش مثل تِم کلی اثر پر از التهاب و تنش بود. غذا خوردن و کنار هم نشستن فرصتی برای فاش گویی بود.
مادر
ساخته محبوب علی حاتمی که دورهمیهای غذا خوردنش مملو از حالات متنوع بود، جای فرصت دلتنگی بود، جایی فرصت بحث و جدل، هر چه که بود خیلی شاعرانه اجرا شده بود.
نون خ
ساخته متاخر سعید آقاخانی که باز هم دورهمی و غذا خوردن فرصتی بود در جهت خلق کمدی، آن هم با اتکا به کاراکتری مثل روناک و پرسشهای بنیادینش!
مارمولک
از آن فیلمهایی که هر ایرانی آن را حداقل دو بار دیده! این سکانس البته آوازخوانی داشت و حال غریبش شاید با کلیت فیلم متفاوت بود.
کافه ترانزیت
از آن فیلمهای زنانه و مهجور و قدرنادیده سینمای ایران که اجرای به اندازهای داشت، سفره و غذاخوردن و دورهمی در این فیلم بیشتر از هر چیز در جهت فضاسازی بود.
گنج قارون
به نوعی پدر معنوی دورهمیها و غذا خوردنهای سینمای ایران؛ تمام اجزای این سکانس تبدیل به عناصر تیپیک در تمام سالها و دهههای بعدی شد، آوازش، لحنش، نحوه گوشتکوب به دست گرفتن علی بیغم، پیاز خُرد کردنش، گنج قارون را بیشتر از چیز با این سکانس به یاد میآوریم.