تاریخ : یکشنبه, ۲۹ مهر , ۱۴۰۳ Sunday, 20 October , 2024
1

راز «سرو»ها در نقاشی‌های «ونسان ون گوگ» چیست؟

  • کد خبر : 18090
  • 27 خرداد 1402 - 11:41
راز «سرو»ها در نقاشی‌های «ونسان ون گوگ» چیست؟
همه ون‌گوگ را با آفتاب‌گردان‌های نقاشی‌های مشهورش می‌شناسند که نمادی‌ست از شادی گذرا و فداکاری. اما درختان سرو در آثاری مثل «شب پرستاره» یا «گندم‌زار» به چه معنا هستند و نماد چه هستند؟ در ادامه راز وجود سرو در نقاشی‌های این هنرمند را با هم کشف می‌کنیم. با ما همراه باشید.

«صبح من» با هنر: “ونسان ون گوگ” که به خاطر گل‌های آفتابگردان در آثار هنری اش شناخته می‌شود به سوی تکرار نماد دیگری نیز کشیده شد نمادی که به او قدرت می‌بخشید. در دنیای ون گوگ بسیاری از عناصر جهان طبیعی وجود دارند. گل آفتابگردان نماد شادی و فداکاری او بود. ستاره‌ها نور‌هایی از بهشت بودند. با این وجود، چرا درختان سرو نرو نماد صلابت او شدند؟

به گزارش «صبح من»؛ در تابستان ۱۸۸۹ میلادی ونسان ون گوگ به عنوان یک بیمار داوطلبانه به آسایشگاه سن پل دو مازول در سن‌رمی رسید. او تحت نظارت پزشکان قرار داشت، اما برای خود نیز درمانی خودتجویزی ایجاد کرد. آن درمان درگیر شدن بیش‌تر او با طبیعت و هنر بود. او به طرز شدیدی به یکی از ویژگی‌های حومه اطراف پروانس علاقه‌مند شد: درختان سرو حجیم و کهن آن ناحیه.

“سرو‌های ون گوگ” عنوان نمایشگاهی تازه در موزه متروپولیتن نیویورک است و درختی که به وسواس آن هنرمند تبدیل شد را در مرکز توجه قرار داده است. “سوزان آلیسون استاین” از برگزارکنندگان نمایشگاه می‌گوید: “این اولین نمایشگاهی است که بر سرو‌های ون گوگ تمرکز می‌کند. این رویکردی بی سابقه و کاملا تازه است و داستان پشت علاقه دیرینه او به این درخت را نشان می‌دهد”.

در اینجا آن چه چهار اثر هنری کلیدی در نمایشگاه در مورد نماد سرو در کار‌های ون گوگ نشان می‌دهند ذکر شده‌اند:

۱- شب پر ستاره، ژوئن ۱۸۸۹

“از نظر خطوط و تناسب همانند ابلیسک (هرمی که بر روی یک ستون قرار گرفته است) مصری زیباست. رنگ سبز آن کیفیت برجسته‌ای دارد”. این توصیف مکتوب سرو توسط ون گوگ در آسایشگاه محل نگهداری‌اش در سن‌رمی است و شما می‌توانید آن را به شکل بصری در تمام بوم‌های نقاشی‌اش که آن درخت را در فاصله سال‌های ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۰ میلادی به تصویر کشیده به ویژه در اثر “شب پر ستاره” مشاهده کنید.

او پس از خواندن در مورد معماری مصری که در نمایشگاه جهانی پاریس در سال ۱۸۸۹ به نمایش درآمد معادلی را به شکل سرو و اُبِلیسک کشف کرده بود.

سرو‌ها و ابلیسک‌ها علاوه بر بیان استقامت در طول تاریخ از نظر زیبایی شناختی دارای عنصر ساده سازی بودند و زمین را به آسمان پیوند می‌دانند. ابلیسک‌های مصری نمادی “رع” خدای خورشید بودند و مانند سرو‌هایی که به صورت عمودی به دریای امپراتوری کشیده می‌شدند زمین سرد را به آتش آسمان پیوند می‌زدند و بیانگر امید و جاودانگی بودند. هدف ون گوگ با به تصویر کشیدن سرو‌هایی مانند ابلیسک بیان بی زمانی و یادبود طبیعت بود در واقع آن چیزی که در لحظات ناامیدی می‌توانست از آن آرامش بگیرد.

۲- گندمزار با سرو، ژوئن ۱۸۸۹

ون گوگ در نامه‌ای به برادرش تئو نوشته بود:”سرو‌ها هنوز مرا مشغول می‌کنند. دوست دارم با آن‌ها کاری انجام دهم. مانند بوم‌های گل‌های آفتابگردان، زیرا مرا شگفت زده می‌کنند. کاری که هنوز هیچ کسی درباره آن‌ها آن طور که من می‌بینم انجام نداده است”. او از زمانی که در فوریه ۱۸۸۸ میلادی وارد پروانس شد به سرو و توانایی بیان آن فکر می‌کرد. با این وجود، ثمربخشی در هنر او پس از ورودش به سنت رمی حاصل شد. ون گوگ با اعتراف به این که مایل است با “سرو‌ها کاری انجام دهد آن گونه که او آن‌ها را می‌بیند” به جنبه کلیدی ویژگی شخصیتی خود اعتراف کرد: مبارزه برای کسب موفقیت حرفه ای.

استاین می‌گوید:”او همواره حواس اش به آن چه در دنیای هنر می‌گذشت بود. او بسیار جاه طلب بود و همواره به میراث خود فکر می‌کرد. او سرو‌ها را واقعا از همان ابتدا برای ایفای نقشی که در سطوح مختلف طنین انداز می‌شد تشخیص داد. این نشان دهنده ایده وی از یک نقش نمادین از پروانس بود که او را متمایز می‌ساخت”. در نتیجه، سرو‌ها بر آثار او تسلط یافتند و به‌عنوان نوعی امضا و نماد منطقه مورد علاقه او در مناظری مانند گندمزار با سرو (ژوئن ۱۸۸۹) عمل می‌کردند.

۳- سرو، ژوئن ۱۸۸۹

پیدا کردن یک سبک منحصر به فرد از نقاشی از طبیعت نیز موضوعی بود که در ذهن ون گوگ می‌گذشت. در نخستین ورودش به پروانس او قصد داشت جمعی از هنرمندان را گردهم آورد و به طور خاص حضور گوگن همکارش که ون گوگ خود تحسین کننده کارهایش بود را مورد توجه قرار داد. هلندی‌ها نسبت به عقاید جسورانه گوگن در مورد هنر و نقش معنوی آن دچار شیفتگی شدند. گوگن معتقد بود که هنرمندان باید طبیعت را به طور مستقیم مورد مطالعه و بررسی قرار دهند، اما سپس باید با استفاده از تخیل به اصلاح ظاهر آن از طریق تشدید اَشکال و رنگ بپردازند و این کاری بود که او خود انجام می‌داد. با این وجود، اگرچه گوگن در اکتبر ۱۸۸۸ میلادی به جمع ون گوگ در پُروانس پیوست در ماه دسامبر آنجا را ترک کرد و از رفتار نامنظم هلندی‌ها آزرده خاطر شده بود.

با این وجود، ون گوک کماکان به استفاده از سرو در آثار هنری‌اش ادامه داد. اثر سرو که در ژوئن ۱۸۸۹ میلادی آن را خلق کرد نمادی از رویکرد منحصر بفرد ون گوگ بود. نقاشی او از سرو شبیه یک ستون دود یخ زده می‌باشد که به سمت بالا پیچ و تاب خورده است. او از تکنیک مشابهی برای به تصویر کشیدن جریان و سوسو زدن ابر‌های اطراف و مزارع استفاده کرد. این سبک محصولی از احساسات عمیق ون گوگ در مورد طبیعت بود. انرژی‌ها به عنوان پاسخ به یکدیگر نشان داده می‌شوند: قدرت مواد معدنی خاک که توسط سرو‌ها تهیه می‌شوند با پویایی باد، تپه‌ها و ماه متحد می‌شوند.

۴- جاده‌ای روستایی در پروانس درشب، مه ۱۸۹۰

ون گوگ برای تئو برادرش در مورد درختان سروی که او را احاطه کرده بودند نوشت: “این وصله‌ای تاریک در یک منظره آفتاب خیز است. با این وجود، یکی از جالب‌ترین نت‌های تاریک است که می‌توانم تصور کنم”.

تاریکی‌ای که ون گوگ آن را درک کرده ارتباط سنتی سرو با مرگ و جاودانگی را بیان می‌کند. مفاهیمی مهم برای هنرمندی که به دنبال یقین در میان آن چیز‌هایی در زندگی بود که اطرافش وجود داشتند. سرو درختی بود که اغلب در گورستان‌ها کاشته می‌شد و کاربرد آن برای درست کردن تابوت‌ها بود. در نوشته‌های نویسندگان کلاسیک مانند اُوید و هوراس از درختان سرو در متن دلهره یاد می‌شد. این رویه در نمایشنامه‌های شکسپیر و رمان‌های ویکتور هوگو نیز که ون گوگ با آثارشان آشنایی داشت و آن‌ها را تحسین می‌کرد ادامه یافته بود.

استاین می‌گوید: “او درخت سرو را ستایش می‌کرد و آن را درخت قرن می‌دانست و مطمئنا از ارتباط آن با تولد دوباره، جاوادنگی و مرگ آگاه بود. او سرو‌ها را با ستارگان و گندمزار‌ها که نماد‌هایی از ابدیت و چرخه‌های ابدی زندگی بودند مرتبط ساخت. از دید ون گوگ درختان سرو هزاره‌ها به عنوان محافظ و نگهبانان حومه شهر در مقابل وزش شدید باد‌ها ایستاده بودند”.

در این اثر ون گوگ سرو را در نقطه مرکزی ترکیب قرار دارد و یک ستاره و ماه را در آسمان شب تقسیم می‌کند. در بخش پایینی اثر دو مردی که دیده می‌شوند احتمالا نمادی از ون گوگ و گوگن در حال دور شدن از آن درخت باستانی شبیه اوبلیسک هستند. اندکی پس از خلق این اثر ون گوگ پروانس را ترک کرد و به شهری در نزدیکی پاریس نقل مکان نمود و هنوز هم ایده همکاری خلاقانه با گوگن را در دست داشت. به نظر می‌رسد سرو در نقاشی ادای احترام نهایی به بستر‌های طبیعت، معنویت، جاه طلبی هنری و تاریخ فرهنگی است که ون گوگ را در فرانسه نگه داشته بود.

ون گوگ در ژوئیه سال ۱۸۹۰ خودکشی کرد. در مراسم تشییع جنازه او تابوت این هنرمند با آفتابگردان و شاخه‌های سرو دو نمادی که امضایش در آثار هنری بودند مزین شدند.

امروزه ما این هنرمند را عمدتا با آفتابگردان‌های کارهایش مرتبط می‌کنیم نمادی از فداکاری زمانی و شادی گذرا. در کنار آن، اما سرو‌ها نماد مقاومت ون گوگ بودند. همان گونه که استاین می‌گوید نمایشگاه اخیر در موزه هنر متروپولیتن شخصیت برجسته ون گوگ را نشان می‌دهد:” عزم وی برای ادامه و توانایی او در مواجهه با چالش‌های پیش رو”.

لینک کوتاه : https://sobheman.com/?p=18090

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.