«صبح من» با دانستنیها: «حاجی میرزا احمد نام، قهوهخانه سرپوشیده ملکی سراجالملک را که نزدیک قراولخانه دروازه قدیم شمیران است اجاره، بالاخانه و خود قهوهخانه را مملو از چلیکهای نفت کرده است. این انبار خیلی خطر دارد و…» این موضوع شاید این روزها در بسیاری از اماکن باشد اما در صدارت امیرکبیر جرقه مرکز اطفای حریق شد.
به گزارش «صبح من»؛ وارداتی بودن نفت و توزیع نامناسب آن باعث شده بود که در دوره ناصرالدین شاه افراد هر وقت نفت گیرشان میآمد، مقدار زیادی از آن خریداری و انبار کنند. بهخصوص وقتی واردات نفت چلیکی رایج شد. اما این موضوع خطراتی داشت. به همین دلیل امیرکبیر پس از اطلاع از موضوع گزارشهای مامورانش پی برده بود که دکان، کاروانسرا یا خانه ای در آتش سوخته است. تا مردم از راه برسند و با بیل، خاک روی آتش بریزند و با دلوچهها آب بیاورند مال و جان مردم یکسره بر باد رفته است، تصمیم میگیرد که به موازات آگاهسازی مردم در مورد خطرات آتش، نهادی هم برای مقابله با حریق در سراسر کشور و بهویژه تهران ایجاد کند اما عمرش کفاف نمیدهد.
با شروع سلطنت رضاخان، تشکیلات بلدیه به نحو محسوسی تغییر میکند و برای آنکه شهر تهران سروسامانی به خود بگیرد و از وضع سابق خارج شود، در سال ۱۳۰۳ شمسی، یک دستگاه اتومبیل آبپاش برای آبپاشی خیابانهای خاکی شهر خریداری میشود.
آبپاشی که خودروی آتش نشانی شد
اما این ماشین فقط برای آبپاشی خیابانهای خاکی بود تا اینکه سرلشکر «کریم بوذرجمهری» در سال ۱۳۰۴ کفالت بلدیه تهران را به عهده میگیرد و وجود همان ماشین آبپاش، مقدمهای برای شکلگیری نهادی برای مقابله با آتشسوزی در تهران میشود. به این صورت که چند متر لوله، یک سرلوله و چند شیر به آن ماشین اضافه کردند تا برای اطفای حریقهای احتمالی نیز کارایی داشته باشد.
ماموران نظامی، نیروی آتشنشانی
در گذر زمان اداره اطفائیه شکل میگیرد و فردی آلمانی به نام «هانری فردریش دوئل» که از مکانیکهای قشون به شمار میآمد، رئیس این اداره شده و یکی از افسران روس سفید به نام «کلنل وربا» (که به ایران پناهنده شده بود)، رئیس نظامی اداره میشود. در واقع نخستین آتشنشانان پایتخت نظامیان بودند. چون همزمان با شکلگیری اداره ۱۵ نفر کارکنان که همگی از درجهداران قشون بودند، کار خود را شروع میکنند و عکسی که از آن دوران به یادگار مانده هم مربوط به همان آتشنشانان است که سوار بر نخستین خودرو آتشنشانی در حرکت هستند. گرچه کمی بعد اداره توسط افسران ایرانی ارتش اداره میشود.
با واگذاری اداره اطفائیه به ارتش، ۸ مهرماه ۱۳۰۷ سالن سینمای صنعتی در خیابان لالهزار آتش میگیرد. آتشسوزی در یکی از مدرنترین و مجهزترین سینماهای پایتخت بود و به نمایش فیلم برای بانوان اختصاص داشت. حریق در این سالن به دلیل وسایل قابل اشتعال در آن، در زمانی کوتاه شدت گرفت و بناهای اطراف را نیز به خطر انداخت و مأموران آتشنشانی، گردان مهندسی ارتش و عوامل پلیس ساعتها زحمت کشیدند تا توانستند آتش را خاموش کنند.