رویای کاراملی با اکلیل نقرهای؛ جنگجویان تاریکی – بخش ۳۶
مجلهی خبری «صبح من»: بورانشاه پرسید: «لایق چی؟ معاونت؟» ناگهان خندید و ادامه داد: «خب من هم لایق رهبری این گربهها نیستم؛ وقتی … وقتی جلوی بهترین دوستم رو بگیرم که خودش رو به کشتن ندهو حالا هم دارم جانشینش رو انتخاب میکنم! میبینی؟ با این سرزنشها به جایی نمیرسیم… » به نظر نقرهای، بورانشاه … ادامه خواندن رویای کاراملی با اکلیل نقرهای؛ جنگجویان تاریکی – بخش ۳۶
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.