علوم ترسناک: راز پازل جسدهای قطعه شده!
مجلهی خبری «صبح من»: نیمه شب گذشته بود و باران روی شیشهی اتاق زیر شیروانی به شدت میبارید. زیر نور اندک شمع، «بارون فرانک اشتاین» با ترس به موجودی که از کنار هم گذاشتن اعضای بدن مردگان ساخته بود، خیره شده بود. این موجود شگفتانگیز، غیرقابل تصور، وحشتناک و زشت بود. ناگهان بدن آن موجود … ادامه خواندن علوم ترسناک: راز پازل جسدهای قطعه شده!
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.