رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای ـ بخش صد و ششم

مجله‌ی خبری «صبح من»: باورش برای کارامل سخت بود که از نبرد ناگهانی‌ آنها تا حالا، یک هفته گذشته است. احساس می‌کرد ناگهان سرعت دنیا دو برابر شده است. در این مدت، جو اردوگاه آرام‌تر شده بود. از بعد از مراسم تدفین پرنسس، پرنس ساکت بود و به جز در مواردی که نیاز بود، با … ادامه خواندن رویای کاراملی با اکلیل نقره‌ای ـ بخش صد و ششم