رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش هفتادونهم

مجله‌ی خبری «صبح من»: بعد از ضیافت، گشت عصرگاهی، شامل مشکی، پرنس، طلوع و قهوه‌ای، شاگردِ طلوع که دختر مخمل بود، به راه افتادند. معمولاً تا زمانی که ماه بالا بیاید، گشت عصرگاهی از سفرش به دور قلمرو باز‌می‌گشت. اما آن روز تا وقتی که ماه بالا آمد و کمی هم بالاتر رفت، گشت عصرگاهی … ادامه خواندن رویای کاراملی با اَکلیلِ نقره‌ای ـ بخش هفتادونهم