رویای کاراملی با اَکلیلِ نقرهای ـ بخش شصتوپنجم
مجلهی خبری «صبح من»: گروه گربههای قبیلهی آتش به طرف جنگل راه افتادند. در ورودی جنگل ایستادند و برای بقیه، پنجه تکان دادند و به مسیرشان ادامه دادند. همان طور که در میان درختان بلوط سر به فلک کشیده قدم میزدند، کارامل عطر جنگل را درون وجودش کشید. داشت از هوای جنگل که با بوی … ادامه خواندن رویای کاراملی با اَکلیلِ نقرهای ـ بخش شصتوپنجم
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.