مجلهی خبری «صبح من»: تشنه است؛ جرعه آبی بدهید، مادرش بیحال است، شیری نیست، همه در تلاش و او در گریه، کودکان همه مبهوت صدای گریه، آسمان گشته غمآلود به آه طفلک، که چرا ابری نیست یا حتی ابرک. در این میان پدرش گشته دل آشوب، به فکر چاره. چاره چیست؟ آب نیست در میان … ادامه خواندن بأی ذَنبٍ قُتِلَت؟!
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.