صبح من: دکتر در اتاق بود.ـ «به هوش اومدین. خانم رحمانی؟ شما وضعیتتون مناسب نیست. باید هر چه سریع تر MRI بدین. مجبورم نکنید تو بیمارستان نگهتون دارم بگم فقط با اجازه همسر میتونید مرخص بشید.»ـ «آقای دکتر همسرم تهران نیستن.»ـ «بله میدونم از همسایهتون متوجه شدم. برای همین میگم یه کاری نکنید مجبور بشم … ادامه خواندن در جستجوی خود ـ بخش پنجم
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.